به گزارش راه شلمجه، روزنامه هممیهن نوشت: دولت چهاردهم فارغ از حوزه سیاست خارجی و چند وزارتخانه معدود، اگر نگوییم نمره قابل قبولی نمیگیرد، حداقل میتوانیم بگوییم که اقدام ملموس و محسوسی در تغییر وضعیت موجود که وعده آن را داده بود، انجام نداده است. یا بازخورد سرمایه اجتماعیسازی را در این حوزهها شاهد نبودهایم.
نویسنده با طرح این سؤال که دولت خارج از گود مذاکرات چه میکند؟، نوشت: تقویم روزهای پایانی اردیبهشتماه سال ١۴٠۴ را نشان میدهد. از عمر دولت چهاردهم که حسب یک اتفاق غیرمنتظره بر مدار امور اجرائی قرار گرفت، حدود ده ماهی میگذرد. نگاه افکار عمومی بیش و پیش از هر گزاره و گزینهای به سمتوسوی مذاکرات هستهای جلب و معطوف است و حال و هوای مذاکرات را رصد میکند. در داخل مرزها اما موضوع حساسیتبرانگیز و مورد سؤال، عملکردهای روتین و روزمره دولتمردان در رتق و فتق امور اجرائی است.
از مدیریت مبحث ناترازی تا قیمت اقلام و کالاهای معیشتی و عمل به وعدههای اندک اما مهم دولت که وعده تغییر وضعیت موجود را داده و موجب تکانه مثبت در سرمایه اجتماعی شده بود. در شماری از حوزهها، شاهد تغییر و تصحیح رویکردها و روندها نبودهایم و اگر مذاکرات آغاز نشده بود، معلوم نیست در این برهه زمانی با چه وضعیتی روبهرو بودیم و شماری از دولتمردان چه کارنامهای برای عرضه و ارائه داشتند.
معضل ناترازی و دستان خالی: یکی از مهمترین و تندوتیزترین نقدهای وارده به دولت، به مقوله ناترازی انرژی بهخصوص در حوزه برق و روشنایی بازمیگردد. فارغ از اینکه قله کوه یخ ناترازی، در قالب قطعی برق در سالهای اخیر رخ نمایانده و رسیدن به این مرحله، برآمده از یک فرآیند دودههای با متغیرهای متعدد داخلی و خارجی دخیل در این وضعیت است؛ اما نمیتوان از ضعف و اهمال مدیریت میدانی در این زمینه نیز بهسادگی گذشت.
سال گذشته دولت به جای پاسخ شفاف به افکار عمومی، توجیه قطع مازوتسوزی را اعلان کرد. پس از مدتی مشکل قطعی برق با فرا رسیدن زمستان از دستور کار خارج شد و وزیر نیرو هم در بهمنماه، مدعی شد: «بر اساس برنامهریزی صورتگرفته ۳۰ هزار مگاوات انرژی الکتریکی تجدیدپذیر تا پایان دولت به شبکه برق کشور افزوده خواهد شد»؛ ادعایی که بسیاری از کارشناسان آن را غلوآمیز و غیرقابل اجرا در این بازه زمانی عنوان کردند. به بهار سال جدید که رسیدیم و هنوز فاصله فراوانی تا اوج پیک مصرف داشتیم، قطعی برق بیسابقه و نامنظم رهاورد تدابیر وزارت نیرو بود.
...اقتصاد بیمتولی: شاهد آن هستیم که اقتصاد ایران چند ماه اخیر را بدون متولی اصلی خود سپری کرده است. درست است که دولت مقصر حذف وزیر اقتصاد پیشین نیست؛ اما روند گزینش وزیر تازه هم بسیار کُند و بیتوجه به شرایط خاص موجود اقتصاد ایران پیش رفته است و از خود عدم اقتدار نشان داده است. در واقع، اگر دولت فعال مایشاء در حوزه مذاکرات، نوسانات ارزی و دیگر متغیرها نیست؛ در اعمال قدرت حکمرانی، قادر به کنترل و نظارت درونساختاری با ابزارهای موجود هست.
نکتهای که کوچکترین نشانههایی از آن نمیبینیم و بسیاری از بازارها حالت یله و ول دارند و کنشگران اقتصادی به صلاحدید خود بازار را در گردش و چرخش دارند. نکته دیگر هم که بهخصوص در وزارتخانههای اقتصادی دولت بسیار به چشم میآید، فقدان مدیریت منسجم و فرماندهی یکسان در تیم اقتصادی دولت است که شاهد مدیریت جزیرهای و منفک از هم در حوزه وزارتخانههای اقتصادی هستیم.
هممیهن در پایان نوشت: در مجموع میتوان گفت، دولت فارغ از حوزه سیاست خارجی و چند وزارتخانه معدود، اگر نگوییم نمره قابل قبولی نمیگیرد، حداقل میتوانیم بگوییم که اقدام ملموس و محسوسی در تغییر وضعیت موجود که وعده آن را داده بود، انجام نداده است. یا بازخورد سرمایه اجتماعیسازی را در این حوزهها شاهد نبودهایم. درواقع، باید گفت که مذاکرات هستهای و التهابزدایی معطوف به آن در بهترین زمان ممکن به داد دولت رسید و بسیاری از خلأها را پوشش داد؛ اما این وضعیت دائمی و همیشگی نیست؛ چه مذاکرات به نتیجه برسد و چه با اختلال مواجه شود، نیازمند بازنگری جدی در سبک و سیاق مدیریت اجرائی هستیم و با این شرایط، ادامه کار سخت و طاقتفرساست و نمیتوان انتظار معجزه از مذاکره و توافق داشت.
یادآور میشود اخیرا محمدعلی ابطحی از مدیران دولت خاتمی هم با انتقاد از دولت نوشته بود: وظیفه دولت به جای لیستکردن مشکلات، حل کردن آنهاست. کمی در مورد مسائل داخلی بیشتر توجه کنید. همه ذهنها از نگاه رسانهای متوجه خارج و مذاکرات است. اما قرار بود مشکلات کشور به مذاکره پیوند نخورد. یک تکانی به کابینهتان بدهید. مردمی زیر بار این همه گرانی و مشکلات روزمره زندگی مثل قطع برق، منتظرند راهحل بیابید نه اینکه وزراتان هم روضه مشکلات را با صدای بلندتر بخوانند.