رنجنامه‌ای برای تاریخ انقلاب

 ملاک نوشته من رضايت حق است و روشن شدن حقيقت و قدر مسلم اين است که پس از اين نوشته حرف و حديث‌ها و تهمت‌ها از طرف همان طيفي که در اين نامه از آن سخن رفته است آسوده‌ام نگذارند ولي چه باک‌، هرچه در‌باره من بگويند پذيرايم ولي ناسزا مطالب اين نامه را تغيير نخواهد داد...

به گزارش راه شلمچه، «... گرچه نگارش اين نامه براي کسي که عمري به جنابعالي عشق ورزيده است بسيار سخت و باورنکردني است ولي فقط براي اداي دين خود به امام ـ که مظلوم است ـ و همچنين براي خدمت به مردم که مشتاقانه طالب حقيقتند، به چنين نوشته‌اي دست زده‌ام...»

این بخشی از رنجنامه‌ای است که مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی خطاب به آیت‌الله منتظری نوشت در زمانی که او از قائم‌مقام رهبری استعفا کرده و حضرت امام هم استعفایش را پذیرفته بودند. 

استعفایی که در مسیری طولانی و رنج‌آور برای امام و یاران نزدیک‌شان و به‌دلیل عملکرد ساده‌اندیشانه آقای منتظری در قبال نفاق برخی از اعضای خانواده و نفوذ منافقین و لیبرال‌ها و وابستگان غرب در دفتر ایشان اتفاق افتاد. این در حالی بود که رسانه‌های بیگانه و همپالگی‌هایشان در داخل، وضعیت را به‌گونه‌ای تصویر می‌کردند که گویا استعفای آقای منتظری به‌طور ناگهانی روی داده و حاصل و نتیجه مسائل دیگری بوده است. 

مرحوم حاج سید احمد خمینی در همان رنجنامه خود در این‌باره نوشته است:

«... چه بسا نسل معاصر و آيندگان براساس ناآگاهي تصور کنند که جنابعالي را يک‌شبه و بدون مقدمه کنار گذاشته‌اند در حالي که به هيچ وجه اين گونه نبوده است. ذکر اين نکته در بيان تلخي حادثه کافي است که حضرت امام روحي فداه پس از کنار گذاشتن شما ظرف چند ساعت چندين‌بار گريستند و بارها فرمودند که لحظه‌اي از آقاي منتظري غافل نيستم‌، ولي چه کنم که مصلحت نظام ايجاب مي‌کرد که ايشان کنار بروند...»

سید احمد خمینی در آن رنجنامه به‌طور مفصل درباره مسیر و راهی که آقای منتظری طی نمود تا جایی که دل امام را خون کرد، شرح مبسوطی ارائه کرده و با اسناد و شواهد غیرقابل انکار برای ثبت در تاریخ دلایل کنار رفتن او را بازگو نمود.

مرحوم حاج سید احمد خمینی در طول عمر پربرکت خود و خصوصا در سال‌هایی که در کنار امام و رهبر و مقتدا و پدر خود، حضور داشت و پابه‌پا و قدم در جای قدوم مبارک امام، به صیانت از انقلاب و نظام اسلامی و خط امام در سخت‌‌ترین شرایط همت گمارد، در بسیاری از اوقات خود و آبرو و دار و ندارش را سپر انقلاب و امام کرد تا تیرهای زهرآگین دشمنان دانا و دوستان نادان خدای ناکرده، خدشه‌ای به ساحت بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی وارد نسازد. 

او در همان رنجنامه نوشت:

«... ملاک نوشته من رضايت حق است و روشن شدن حقيقت و قدر مسلم اين است که پس از اين نوشته حرف و حديث‌ها و تهمت‌ها از طرف همان طيفي که در اين نامه از آن سخن رفته است آسوده‌ام نگذارند ولي چه باک‌، هرچه در‌باره من بگويند پذيرايم ولي ناسزا مطالب اين نامه را تغيير نخواهد داد...»

دشمنان و خنّاسان انقلاب اسلامی‌، قبل و بعد از ماجرای کنار رفتن آقای منتظری‌، به کرّات‌، سید احمد را هدف اتهامات و تهمت‌های خود قرار دادند؛ چه در همان قضیه قائم‌مقام رهبری که خود منتظری بارها در خاطرات و نوشته‌ها و صحبت‌هایش، سید احمد را متهم نمود و همه تقصیرات برکناری‌اش را به گردن او انداخت‌، چه زمانی که پس از عملیات مرصاد‌، امام آن حکم تاریخی را درباره منافقین زندان صادر کردند و چه در مورد موضع‌گیری امام علیه نهضت آزادی‌، در همه این موارد‌، این مرحوم سید احمد خمینی بود که هدف شایعات و تهمت‌ها قرار می‌گرفت و سید احمد نیز از این که سپر انقلاب و امام در مقابل توطئه‌های مختلف دشمنان نشان‌دار و بی‌نشان انقلاب می‌شود‌، راضی به رضای حق بود.

از همین روی بود که براساس دشمنی‌های دیرین جبهه استکبار جهانی و اذناب داخلی آنها و برخی از جاهلین‌، مرحوم سید احمد خمینی پس از پدر بزرگوارش آماج بیشترین حملات تبلیغی و رسانه‌ای قرار گرفت. کار به جایی رسید که از سوی همان جاهلین که متاسفانه تحت تاثیر شبکه‌های صهیونیستی و پایگاه‌های داخلی‌شان بودند‌، به تهمت‌های ناروا متهم شد. 

این اتهامات تا آنجا توسط همان شبکه‌های رسانه‌ای و همچنین نفوذی‌های پیرامون برخی افراد پشیمان انقلاب شایع گردید که علی‌رغم خواست سید احمد مبنی بر عدم دفاع امام از ایشان‌، اما حضرت امام خمینی رحمهًْ‌الله‌علیه «براى اداى تکلیف الهى» نامه‌ای خطاب به فرزندشان نوشتند. در بخشی از آن نامه تاریخی آمده بود:

«...در حقیقت جرم تو این است که فرزند منى و این در نظر آنان کم جرمى نیست؛ البته بالاتر از اینها هم باید بگویند و خواهند گفت و باید منتظر و مهیا باشى؛...»

تهمت‌ها و توهین‌ها علیه سید احمد آنچنان بود که امام در مقابل شایعه‌پراکنی همه خنّاسان داخلی و خارجی، در همان نامه نوشتند:

«من خداى قاهر حاضر منتقم را شاهد مى‌‌گیرم که احمد از آن روزى که در کمک اینجانب در بیرونى مشغول اداره امور من بوده تا الان که این ورقه را مى‌نویسم قدمى یا قلمى برخلاف گفتار و نوشتار من برنداشته و با وسواس عجیب در کلیه گفتارهاى من یا نوشته‌‌هاى من سعى نموده که حتى یک کلمه بلکه گاهى یک حرف را که به نظر او محتاج به اصلاح است بدون اذن من تصرف نکند.»

نکته قابل تأمل اینکه مرحوم سید احمد خمینی تاوان دفاع از امام و خط ایشان و درواقع ولایتمداری خود را می‌داد. این در حالی بود که مانند دیگر یاران صدیق انقلاب در آن روزگار تلاش داشت تا قاطعیت انقلابی امام را دریابد و در طی دوران پربرکتی که لحظه به لحظه رهبری آگاه و مدبّرانه و قاطع پدر بزرگوارش را تجربه می‌نمود‌، بنا بر همان ولایتمداری، جهد کرد که حتی یک قدم از امام و قائد خویش عقب نماند. 

خود وی در بخش دیگری از رنجنامه پرنکته و محققانه خویش خطاب به آقای منتظری از تجربه انقلاب و یاران انقلاب در مقابله با منافقین چنین نوشته است:

«... قبل از انقلاب همه غير از امام از منافقين دفاع مي‌کرديم (دفاع از بازرگان و باند ايشان که مسئله‌اي نبود) نامه شما و آقاي طالقاني در دفاع از منافقين به حضرت امام و پشتيباني تمامي دست‌اندرکاران مبارزه از آنان چيزي نيست که مخفي باشد. در سفري که قصد داشتم نجف خدمت امام برسم با يکي از دوستان ملاقات کردم. ايشان به من گفت به امام بگوييد تأييد از مجاهدين را هرچه سريع‌تر انجام دهند که دير مي‌شود و عقب مي‌مانيم، خدمت امام مطلب را عرض کردم، امام فرمودند: «آقايان منتظري و طالقاني هم مرا تشويق به دفاع از آنان کردند ولي شماها متوجه نيستيد. اينها شماها را بازي داده‌اند آنها به اسلام ما معتقد نيستند‌، دوستان خارج کشور هم در اين مورد به من فشار آورده‌اند ولي آنها هم کلاه سرشان رفته است.»

بعد از انقلاب من مانند امروز شما، فکر مي‌کردم که مي‌شود منافقين و ليبرال‌ها و ساير گروه‌هايي که در مبارزه دخالت داشتند را جذب نمود... شبي تا صبح فکر کردم و به اين نتيجه رسيدم که من فرقم با بقيه اين است که تنها فرزند امام هستم و تنها به خاطر فرزند امام بودن است که مورد علاقه دوستان و بعضي از مردم هستم، تصميم گرفتم اين مسئله را بنويسم و هيچ کاري که برخلاف ميل رهبري و دوستان مورد اعتماد رهبري است انجام ندهم...»

مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره این خصوصیت و ویژگی منحصربه‌فرد مرحوم حاج سید احمد آقای خمینی فرموده‌اند:

«...ایشان [حاج احمدآقا خمینی] واقعاً در کنار امام عنصری لازم و بی‌بدیل بودند. هیچ‌کسِ دیگر در کنار امام نمی‌توانست این نقش را ایفا کند... در موارد متعددی به امام مشورت می‌دادند. امام هم آدمی نبودند که تحت تأثیر عواطف قرار گیرند و مسئله‌ پدر و فرزندی تأثیر ناروایی در ایشان داشته باشد. از مشورت حاج احمد آقا استفاده‌ بهینه را می‌کردند...»

مرحوم سید احمد خمینی قبل از پیروزی انقلاب و در دوران سخت و پیچیده مبارزه همواره در صف نخست انقلابیون نهضت امام قرار داشت و پس از پیروزی انقلاب که دوران دشوار تحولات اساسى در نظام سیاسى و اجتماعى ایران بود، در تمامى آن حوادث پر شمار در کنار حضرت امام قرار داشت و لحظه‌اى از ایشان جدا نشد. او پس از استقرار امام در جماران، همچون گذشته با تدبیر و درایت انجام امور بیت و دفتر را هدایت نمود و در تمامى جریانات و اتفاقات این دوران به‌عنوان مشاورى امین در کنار امام ایفاى نقش نمود و در همه صحنه‌هاى آن و هرجا که امام بود حضور داشت. 

پس از رحلت امام و انتخاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به رهبری از سوی مجلس خبرگان، مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین سید احمد خمینی با تمام وجود از رهبری ایشان دفاع کرده و حفظ حرمت و حریم رهبری را از اصول خدشه‌ناپذیر انقلاب اسلامی دانست. وی در یکی از سخنان خود در حمایت از مقام معظم رهبری گفت:

«... ما امروز موظف هستیم پشت‌سر مقام رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حرکت کنیم. هرچه ایشان گفت، گوش کنیم، اگر روزی حرکت ما با حرکت ولی نخواند، بدانید که نقص از ماست... اطاعت از خامنه‌ای، اطاعت از امام است. هر کس منکر این معنا شود، مطمئن باشید در خط امام نیست و هر کس بگوید که اطاعت از امام غیر از اطاعت از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است در خط آمریکاست. من بعد از رحلت امام، با خدا و امام عهد کرده‌ام که کوچک‌‌ترین قدمی را علیه رهبری و برخلاف رهبری و حتی برخلاف میل رهبری برندارم...»

دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان


اگر خوشت اومد لایک کن
0
آخرین اخبار