به گزارش راه شلمچه، در صبح روز بعد یعنی ۱۴ خرداد، ساعت ۷ صبح اولین خبری که از رادیوی سراسری ایران با صدای گوینده رادیو به جهان مخابره شد به شرح زیر بود: «انا لله و انا الیه راجعون. روح بلند پیشوای مسلمانان و رهبر آزادگان جهان، حضرت امام خمینی به ملکوت اعلا پیوست ...»
حضرت آیتالله خامنه ای رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۱۲ تیرماه ۶۸ نیز طی بیاناتی در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور، فرمودند: «در آن ساعات بسیار حساسی که سختترین ساعات عمرمان را گذراندیم و خدا میداند که در آن شب شنبه و صبح شنبه چه بر ما گذشت، برادرها از روی مسؤولیت و احساس وظیفه، با فشردگی تمام، فکر و تلاش میکردند که چگونه قضایا را جمعوجور کنند. مکرر از من به عنوان عضو شورای رهبری اسم میآوردند، که البته در ذهن خودم آن را رد میکردم؛ اگرچه به نحو یک احتمال برایم مطرح میشد که شاید واقعاً این مسؤولیت را به من متوجه کنند. در همان موقع به خدا پناه بردم و روز شنبه قبل از تشکیل مجلس خبرگان، با تضرع و توجه و التماس، به خدای متعال عرض کردم: پروردگارا! تو که مدبر و مقدر امور هستی، چون ممکن است به عنوان عضوی از مجموعهی شورای رهبری، این مسؤولیت متوجه من شود، خواهش میکنم اگر این کار ممکن است اندکی برای دین و آخرت من زیان داشته باشد، طوری ترتیب کار را بده که چنین وضعیتی پیش نیاید. واقعاً از ته دل میخواستم که این مسؤولیت متوجه من نشود. بالاخره در مجلس خبرگان بحثهایی پیش آمد و حرفهایی زده شد که نهایتاً به این انتخاب منتهی شد. در همان مجلس، کوشش و تلاش و استدلال و بحث کردم، تا این کار انجام نگیرد؛ ولی انجام گرفت و این مرحله گذشت».
روایتی از پزشک معالج امام خمینی
دکتر ایرج فاضل، یکی از اعضای تیم پزشکی مراقبت از امام خمینی(ره) میگوید: «روز جمعه، کم و بیش مسائل، تا حدودی ادامه داشت. البته حال امام(ره) بهتر میشد و همه شادمان میشدیم. ولی فرمول شمارش خون به نحو نگران کنندهای بالا رفته بود... حدود ساعت یازده صبح، دوباره تغییراتی در منحنی قلب ایجاد شد که برای همه پزشکان نگران کننده بود. بنده خدمت مرحوم حاج احمد آقا عرض کردم که ما نگران وضع موجودیم. بهتر است ایشان لحظات بیشتری خدمت امام(ره) باشند و اگر لازم است، صحبتهایی با ایشان کنند. چون این لحظات، گرانبهاست و نباید این لحظات را از دست داد. وضع همین طور ادامه داشت. فشار خون پایین بود و درمانها موثر نبود. فشار خون، به طور مرتب از طریق شریان ساعد به وسیله دستگاه و هر دقیقه تحت کنترل بود و به مرور پایین میآمد ولی هوش و حواس امام(ره) کاملاً به جا بود. ایشان همان روز ظهر، نماز ظهر و عصر را خواندند و این وضع تا حدود ساعت سه بعدازظهر ادامه داشت. تا اینکه در ساعت سه بعدازظهر، ایست قلبی پیش آمد و قلب از کار ایستاد. با ماساژ قلبی و تنفس مصنوعی، قلب را دوباره به کار انداخته و لوله تنفسی گذاشتیم و از طریق دستگاه، تنفس مصنوعی دادیم... اما امام(ره) تقریباً بیهوش بودند... این کیفیت ادامه داشت تا اینکه... فشار خون که به تدریج سقوط میکرد، به پایینترین حد خود رسید و قلب تپنده خمینی عزیز از کار افتاد.»