رسایی:

مسأله ما میرحسین موسوی نیست بلکه رفتار برخی چهره‌هاست

هدف از کتابی که یکی از رسانه‌های خارجی او آماده کرده‌ و متنی که از وی به عنوان مقدمه آن قرار داده‌اند، این است که بگوید: موسوی نمُرده‌، فراموشش نکنید.

به گزارش راه شلمچه، حمید رسایی نوشت: چهره میرحسین موسوی سال‌هاست برای مردم روشن شده، او مُرده سیاسی است. هدف از کتابی که یکی از رسانه‌های خارجی او آماده کرده‌ و متنی که از وی به عنوان مقدمه آن قرار داده‌اند، این است که بگوید: موسوی نمُرده‌، فراموشش نکنید.

اما مسأله ما موسوی نیست بلکه مسأله چهره‌های دیگری هستند که همچنان با رفتار منافقانه خود، واقعیت‌شان مشخص نشده و زیست سیاسی‌شان ادامه دارد. این منافقین، برخی در اردوگاه اصلاح‌طلبی زیست کرده‌اند به عنوان اصلاح‌طلب شناخته می‌شوند و برخی در اردوگاه اصولگرایی زیسته‌اند و به عنوان اصولگرا شناخته می‌شوند، اما به کارنامه برخی از آنها که نگاه می‌کنیم، هر دو پشیمان از گذشته انقلابی خود، هر دو بی‌اعتماد به وعده‌ها و سنت‌های الهی، هر دو خسته از آرمانگرایی و پنجه در پنجه شدن با استکبار، هر دو با تغییر سبک زندگی مردمی به زندگی اشرافی و ...

اعلام موضع خواص (اصلاح‌طلب یا اصولگرا یا ...) در این بزنگاه‌ها مهم است چون واقعیت‌های درونی افراد و جریانات را نشان می‌دهد.

دلیل سکوت برخی چهره‌ها در مواجه با متن منتشر شده موسوی، همان نکته‌ای است که در فتنه سال ۸۸ آنها را به سکوت واداشت.

سال ۸۸ بسیاری از آنها اعتقادی به وقوع تقلب نداشتند؛ وقتی حرمت امام و آرمان‌های امام در تجمعاتشان شکسته می‌شد، واقعا در دل ناراحت بودند؛ در عاشورای ۸۸ هم وقتی عده‌ای حرام لقمه، آن جفا را در حق آن روز عزیز کردند و حرمت صاحبش را شکستند، اینها واقعا راضی و خوشحال نبودند؛ اما در تمام این مقاطع ساکت بودند، چرا؟

چون جسارت و شجاعت نداشتند که وقتی زمین خوردند، بلند شوند و خودشان را بتکانند و مسیر کج‌رفته را ادامه ندهند؛ چون با خود می‌گفتند موضع‌گیری ما به نفع رقیب تمام می‌شود! چون جناح و جهت و جریان سیاسی‌ای که در آن قرار داشتند، بت‌های درونی‌شان شده بود و نمی‌گذاشت حرمت‌شکنی و بر شاخه نشستن و بُن بریدن را ببینند. امروز هم همان منطق بر سکوت این جماعت حاکم است.

رهبر معظم انقلاب پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی، درباره خصوصیات آن شهید به نکته ظریفی اشاره کردند. یکی از خصوصیات آن شهید را شجاعت دانستند و بعد فرمودند که حاج قاسم نه فقط در میدان جنگ که در میدان سیاست هم شجاع بود.

اما شجاعت آن شهید در میدان سیاست چه بود؟ پس از شهادت آن عزیز، وقتی ارادت چند ده میلیون‌ به حاج قاسم هویدا شده، چهره‌ها و رسانه‌های جریان مشهور به اصلاحات با استناد به برخی مواضع گذشته آن شهید (از جمله گرایش وی به خاتمی در انتخابات سال ۷۶ و ارتباطات شخصی ایشان با برخی چهره‌های سیاسی این جریان) این استقبال مردمی را به نام خود فاکتور کردند (هر چند کم کم چهره واقعی خود را در نفی انتقام سخت نشان دادند).

همه می‌دانند که آن شهید علی‌رغم موضعی که در انتخابات ۷۶ داشت، سال ۷۷ وقتی شعار اصلاح‌طلبی این جماعت، رُخ واقعی خود را (که اصلاح اصول مهم قانون اساسی و در مواردی، اصلاح مبانی شریعت به اسم روشنفکری دینی بود) نشان داد، حاج قاسم عَلَم مقابله با این انحراف را برداشت و در نامه مشهور فرماندهان سپاه، به خاتمی هشدار داد. این تنها مورد از شجاعت آن شهید در میدان سیاست نبود.

بله، این همان صفتی بود که رهبر انقلاب وقتی این جماعت به دنبال بهره برداری از محبوبیت آن شهید هستند، درباره ایشان فرمودند:

"این شجاعت و تدبیرِ توأمان، فقط در میدان نظامی هم نبود، در میدان سیاست هم همین جور بود... در مسائل داخل کشور اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن به شدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ ذوب در انقلاب بود. پایبند به خطّ مبارک و نورانیِ امام راحل (رضوان الله علیه) بود." ۹۸/۱۰/۱۸

ریشه سکوت تلخ عده‌ای در بزنگاه‌های حساس و در برابر مواضع غلط امثال موسوی، فقدان ارزش‌های انقلاب، پشیمانی از راه امام، وابستگی حزبی و نبود شجاعت در درون آنها و در یک کلمه قبیله‌گرایی است.

اگر خوشت اومد لایک کن
0
آخرین اخبار