ناتوانی مسئولان اجرایی تهدیدی بر مشارکت پایین در انتخابات 1400

حدود ۴۰ هفته تا انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم باقی مانده و طی این مدت طبیعی است که فضای سیاسی- اجتماعی کشور به سمت انتخاباتی شدن پیش برود.

به گزارش راه شلمچه، مهم‌ترین دغدغه کنونی کشور طی ۹ ماه منتهی به این آوردگاه سیاسی- انتخاباتی «میزان مشارکت» مردم در پای صندوق‌های رأی می‌باشد، آن هم با این تفاوت که جامعه ایرانی طی سال‌های اخیر بدترین و سخت‌ترین فشار‌های اقتصادی- معیشتی را تجربه کرده‌اند. بر همین اساس چنین پیش‌بینی می‌شود که مشارکت مردمی در انتخابات پیش رو به میزان دوره‌های مشابه کمتر باشد.  

اگر چه کاهش مشارکت مردم در انتخابات پیش رو تنها در حد یک فرضیه و گمانه‌زنی است، اما باید توجه داشت که میزان تعلق خاطر مردم به اصل انقلاب و نظام اسلامی به راحتی توسط یک طیف سیاسی و آن هم به دلیل تمرکز روی اهداف جریانی و حزبی آرام آرام در حال تخریب بوده است و کمتر کسی است که به فکر ترمیم چنین آسیبی باشد. این در حالی است که می‌توان در همین ۹ ماه نیز اقدامات مؤثر و کاربردی در جهت ایجاد دلگرمی و امید مردم نسبت به آینده ایجاد کرد که شرط ابتدایی آن وجود اراده لازم در بین دولتمردان برای کاهش مشکلات اقتصادی و معیشتی است که بسیاری از آن‌ها اساساً ارتباطی با تحریم‌های بین‌المللی علیه کشورمان ندارد.

ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت

«ایجاد نارضایتی عمومی نسبت به حاکمیت» یکی از اصلی‌ترین راهبرد‌های نظام سلطه در رویارویی با جمهوری اسلامی بوده است؛ هدفی که مستمراً مورد تأکید مقامات سیاسی غربی و رسانه‌های آن‌ها قرار گرفته است و جریانی در داخل کشور تعمداً در جهت تحقق آن گام برداشته است. چنین هدفی طی ماه‌های بعد از امضای توافق هسته‌ای رنگ و بوی بیشتری به خود گرفته است، به طوری که در مقاطع مختلف به صورت کاملاً هدفمند و طرح‌ریزی شده مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم در برخی از حوزه‌های حساس نظیر کالا‌های اساسی، مسکن و خودرو به شدت افزایش پیدا کرد تا جامعه به این برآورد ذهنی برسد که نظام اسلامی توان و تدبیر لازم برای برآوردن مشکلات کشور را ندارد.

به بیان دیگر نظام سلطه مستمراً هدفی تحت عنوان «ناکارآمد نشان دادن نظام اسلامی» را دنبال کرده است و آنچه غرب را به مرز تحقق اهداف خود هر لحظه نزدیک‌تر می‌کند، موضع گیری، جهت‌گیری و سیاست‌هایی است که توسط برخی چهره‌های برجسته داخلی اتخاذ می‌شود تا جایی که بعد از مشکلات گرانی، بیکاری، تورم و رکود طی ماه‌های اخیر تلاش دارند بورس را نیز به بستری برای نارضایتی مردم تبدیل کنند؛ رویکردی که در موضوع گرانی بنزین نیز اتفاق افتاد و با ایجاد شوک روانی به جامعه توانست حوادث تلخ آبان ماه آن سال را به دنبال داشته باشد.

رابطه مستقیم ناتوانی اجرایی با مشارکت انتخاباتی

ناتوانی مسئولان اجرایی در تحقق مطالبات اقتصادی مردم و از سوی دیگر عدم برخورد قانونی متناسب با مسئله فساد و ویژه‌خواری توسط برخی چهره‌های منسوب به برخی مقامات منجر به آن شده که نهایتاً نارضایتی در برخی سطوح جامعه ایجاد شود و وجود چنین عارضه‌ای می‌تواند یک تهدید به شمار آید. در بستر چنین تصوری بود که مردم اعتراضات سال‌های اخیر را شکل دادند و نظام سلطه و گروه‌های وابسته به مراکز جاسوسی غربی بر این اعتراضات سوار شدند و هزینه‌های گسترده‌ای را بر کشور تحمیل کردند. ناکارآمدی دولت و برخی دیگر از دستگاه‌ها بستری را به وجود آورده تا غرب در بعد اقتصادی نیز ایجاد نارضایتی عمومی نسبت به سیاست‌های نظام را نیز دنبال کند و در برخی حوزه‌ها موفق به ایجاد نارضایتی اجتماعی- سیاسی شود که می‌تواند اثر مستقیم خود را روی انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده بگذارد.

همانطور که پیش از این نیز بار‌ها گفته شده سه مؤلفه «ناکارآمد نشان دادن نظام»، «ایجاد نارضایتی عمومی» و «فروپاشی» رابطه بلاانکاری با هم دارند و تلاش‌های همگون و فراگیر داخلی و خارجی طی ماه‌های اخیر نه تنها انتخابات را به یک بازی سرد و بی‌روح سیاسی تبدیل می‌کند بلکه بستر فروپاشی را نیز فراهم می‌کند.

شعار‌هایی که جنبه عملیاتی نگرفت

طبیعی است جامعه ایرانی طی هفت سال اخیر بار‌ها به انتظار نشسته است که حداقل سطحی از مطالبات خود را محقق کند. آوردگاه انتخابات سال ۱۳۹۲ با انواع و اقسام شعار‌های انتخاباتی مردم را نسبت به اتمام مشکلات اقتصادی و مالی و معیشتی امیدوار کردیم و بعد از گذشت مدتی نه تنها مشکلات آن‌ها کاهش پیدا نکرد بلکه تورم، گرانی، بیکاری و رکود چند برابر شد که نتیجه مستقیم آن کاهش مشارکت انتخاباتی خواهد بود.

اعتماد عمومی و حس خوش‌بینی مردم نسبت به مسئولان و مدیران و در اصل نظام اسلامی و داشتن امید نسبت به آینده انقلاب اسلامی، مسئله‌ای نبوده است که به راحتی به دست آمده باشد که جماعتی به دلیل پیگیری اهداف جریانی به جای دغدغه‌های ملی آن را به راحتی ذبح کنند و کسی جلودار آن‌ها نباشد. آنچه مهم می‌نماید این مسئله است که برای خارج کردن کشور از وضعیت دست‌سازی که برخی از جریانات سیاسی و افراد مشهور ایجاد کرده‌اند باید چاره‌اندیشی اساسی شود و به فکر پالایش عقلایی و هدفمند مسئولانی باشیم که یک تنه می‌توانند برگ قدرت جمهوری اسلامی ایران در حوزه‌های مختلف را به نقطه ضعف کشور تبدیل کنند و با یک طرح هدفمند کشور را در مسیر توسعه وابسته‌گرایی قرار دهند.

         


                                

منبع: روزنامه جوان

اگر خوشت اومد لایک کن
0
آخرین اخبار