چرا رئیس‌جمهور به‌جای بیان مشکلات کشور به حاشیه‌ها دامن می‌زند؟!

این روزها رئیس‌جمهور به‌جای پاسخگویی دست به حاشیه‌سازی و جنجال‌آفرینی زده و از قانون اساسی، همه‌پرسی، مجلس اول و شورای نگهبان سخن می‌گوید.

به گزارش راه شلمچه، حجت‌الاسلام روحانی هفته گذشته در جلسه هیئت دولت در انتقاد به عدم تصویب FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام با وارد کردن نسبت‌هایی ناروا به مخالفان خود مبنی بر اینکه «بعضی‌ها به FATF حساسیت دارند و بدنشان قرمز می‌شود» گفت: «به مردم می‌گویم چه کسی کشور را تعطیل کرده است.»
سؤالی که مطرح می‌شود این است که چرا رئیس‌جمهور به این قبیل ادبیات و اظهارات روی آورده و درخصوص مشکلات کشور پاسخی نمی‌دهد؟

برای پاسخ به این پرسش قبل از هر چیز، 3 نکته زیر را در ترازوی نقد مخاطبان قرار می‌دهم؛
1- ماه گذشته که رئیس‌جمهور به نیویورک رفته بود هم در مجمع عمومی سازمان ملل و هم در مصاحبه‌های مطبوعاتی به‌ویژه گفت‌وگو با فاکس‌نیوز سخنان مثبتی را مطرح کرد؛ اما در مصاحبه با مدیران رسانه‌های آمریکا، رئیس‌جمهور روحانی نکته‌ای را مطرح کرد که تقریباً در تمام رسانه‌های داخلی سانسور و یا مغفول واقع شد. روحانی در پاسخ به سؤال خبرنگاری مبنی بر اینکه «اگر ترامپ به دنبال توافق جدیدی هست چرا تحریم‌ها را برنمی‌دارد تا راه مذاکره باز بشود؟» گفت: «آنچه که آمریکا از روز اول خروج از برجام به دنبالش بود این بود که می‌خواست به‌نوعی به مردم ایران بگوید که دولت ایران مقصر هست که کارها به‌خوبی پیش نمی‌رود. 

سبکی که آقای ترامپ انتخاب کرد سبکی نبود که به نفعشان باشد. ایشان (ترامپ) به‌جای اینکه راجع به توافق صحبت کند همان شعارهایی که معمولاً در انتخابات، رقبا برای همدیگر مطرح می‌کنند را مطرح کرد. معمولاً انتخابات که تمام می‌شود این بحث‌ها هم تمام می‌شود اما آقای ترامپ همان بحث انتخاباتی خودش (شعارهایش) را ادامه داد!» فارغ از مسئله ترامپ و برجام، آقای روحانی در این اظهارات به صراحت اعتقاد خود درباره وعده‌های انتخاباتی را بیان می‌کند و می‌گوید این وعده‌ها برای رقابت است و نه دنبال کردن!

به عبارتی رئیس‌جمهور روحانی که در خرداد 92 گفته بود «والله العظیم اگر مشکلات این کشور راه‌حلی نداشت، من کاندیدا نمی‌شدم» در این مصاحبه، بخشی از حقیقت شعارها و وعده‌های خویش را روشن‌تر ساخت؛ وعده‌هایی که صرفاً مصرف انتخاباتی داشته و اساساً قرار نبوده دنبال شود! وعده ‌اشتغال، وعده وزارت زنان؛ وعده اتمام مسکن مهر، وعده وزیر زن، وعده مسکن و صد وعده دیگر که فهرستی از آن را بایستی در فرصتی دیگر مورد بررسی و واکاوی قرار داد.

چندی پیش هم لعیا جنیدی، معاون حقوقی رئیس‌جمهور در پاسخ به سؤالی درخصوص اختیارات ویژه و اینکه چرا در صورت نبود اختیارات لازم، آقای روحانی در زمان انتخابات وعده‌های بسیاری داده‌اند، گفت: «شما انتخابات بدون وعده در دنیا دارید؟ آن ‌وقت دیگر انتخابات نمی‌شود! مگر می‌شود بگویی من در انتخابات شرکت می‌کنم اما کار خاصی نمی‌توانم انجام دهم!»

اردیبهشت 96 بود که حسین دهباشی، کارگردان فیلم تبلیغاتی روحانی در انتخابات 92 از چگونگی ساخت آن فیلم و نمایش نامزد انتخابات در آن مستند انتخاباتی گفت و تأکید کرد: «با سیطره رسانه‌ها، آدم‌هایی انتخاب می‌شوند که به شومن و بازیگر نزدیک‌ترند تا یک سیاستمدار.»
دهباشی درباره این جمله روحانی در آن فیلم که می‌گفت: «من سال‌هاست که وقتی بین منزل و اداره تردد می‌کنم و مردم را می‌بینم و چهره‌ها را مطالعه می‌کنم می‌بینم چقدر گرفته و چقدر عبوس است و خنده در چهره‌ها نیست»؛ تأکید کرد که این جمله هم متعلق به روحانی و واقعی نبوده بلکه این جمله را خودش (دهباشی) به او یاد داده است تا بگوید!

همچنین در 22 اردیبهشت‌ماه سال جاری، یکی از فعالان اصلاح‌طلب گفته بود: «تصور می‌رود که روحانی در رقابت‌های انتخاباتی چاره‌ای جز ارائه شعارهای فراتر از اختیاراتش نداشت... مردم به سمت و سویی در سال 96 حرکت می‌کردند که گویا همگی انتظار شنیدن شعارهای ساختارشکنانه از سوی کاندیدای ریاست جمهوری داشتند.»
وی گفته بود: «همخوانی وعده‌ها با سطح اختیارات رئیس‌جمهوری عملاً در کشور ممکن نیست زیرا در تبلیغات ریاست جمهوری تنها رئیس‌جمهور در کارزار انتخابات سخن نمی‌گوید بلکه ستادهای انتخاباتی و برنامه‌سازان او شعارهایی را مطرح می‌کنند تا رأی اعتماد عمومی را کسب کنند.»

شاید از همین رو بود که عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان در تاریخ 11 خردادماه جاری از نبود مواد قانونی در زمینه فریب مردم در تبلیغات انتخاباتی سخن گفت و این موضوع را به‌عنوان یکی از ضعف‌های قوانین انتخاباتی در ایران دانست. کدخدایی در توییتر نوشته بود: «بوریس جانسون به دلیل دروغ‌گویی در تبلیغات انتخاباتی به دادگاه فراخوانده شده است. موضوعی که در قوانین انتخاباتی ایران به‌درستی در نظر گرفته نشده است و راه فریب مردم را بازگذاشته است.»


2- از سویی در ارزیابی از وضعیت کنونی کشور، لازم به یادآوری است که دولت تدبیر و امید طی شش سال گذشته- پس از روی کار آمدن در سال 92 تاکنون- زلف تمام مشکلات کشور را به برجام گره زد و از ضرورت حرف زدن با کدخدا و لزوم توافق هسته‌ای با آمریکا و اروپایی‌ها سخن گفت اما فرجامِ برجام روحانی چیزی نشد جز خروج آمریکا از آن، تحقیر و تهدید و تحریم بیشتر.
علاوه‌بر آن بخشی از مشکلات کشور را هم اضافه کنید؛ رسوایی فیش‌های حقوقی مدیران دولتی در خرداد 95، فاجعه بر باد رفتن 18 میلیارد دلار از مجموع ذخایر ارزی کشور در قالب ارز 4200 تومانی، اختلاس‌های صورت گرفته در صندوق ذخیره ارزی فرهنگیان و بانک سرمایه، تورم بالای 42 درصدی و چندصد درصدی در بخش‌های مسکن و خودرو و عدم شفافیت و عملکرد ابهام‌برانگیز دولت در مسائل مهمی مانند مذاکرات هسته‌ای، قرارداد با مدیر تلگرام، میزان واردات بنزین و قراردادهای نفتی IPC، پرونده توتال، جریمه قرارداد کرسنت، قرارداد ایران و پژو، قرارداد با ایرباس و بوئینگ، توافق‌های تجاری با ترکیه و بسیاری از موضوعات دیگر تا افزایش شاخص فلاکت به بالاترین رقم دو دهه اخیر، کاهش نرخ رشد اقتصادی و آمار‌ اشتغال، کاهش ارزش پول ملی به یک‌سوم، بدهی‌های هنگفت دولتی، افزایش بی‌سابقه درآمدهای مالیاتی، بی‌ثباتی بازار ارز، طلا و سکه، افزایش نرخ بیکاری، برداشت بی‌سابقه از صندوق توسعه ملی، واردات بی‌رویه و رکود در صادرات، تعطیلی کارخانه‌ها و کارگاه‌های تولیدی، افزایش 250 درصدی حجم نقدینگی، واگذاری‌های مسئله‌دار و...

وضعیت به حدی بغرنج بود که دولت تدبیر و امید و مدعیان اصلاحات به بهانه‌جویی روی آوردند؛ 1. گفتند همه مشکلات بر گردن «دولت قبل» است 2. یا آنکه «نمی‌گذارند کار کنیم» 3. در مقطعی مشکلات را بر گردن «شعار مرگ بر آمریکا» انداختند 4. «دولت سایه» را بهانه کردند 5. حتی از «بدشانسی دولت» (روز کارآمدن ترامپ، سیل و زلزله و ملخ) سخن گفتند 6. «کمبود اختیارات» و 7. «ضعف ساختارها» و 8. «نظارت استصوابی» هم مطرح شد و وقتی جوابی نگرفتند؛ گفتند: 9. «روحانی نمی‌تواند حرف‌هایی را بیان کند».
از همین رو بود که مدعیان اصلاحات طی ماه‌های گذشته بر «ضرورت بازسازی»، «حرف سوم»، «جریان سوم» و «اصلاح اصلاحات» سخن گفتند. آنها نوشتند که «مردم از نامزدهای ما اصلاح‌طلبان استقبال نمی‌کنند چون کلی وعده دادیم و عمل نکردیم» و یا آنکه «دولت با انکار وعده‌ها نمی‌تواند از پل انتخابات عبور کند». سعید حجاریان در مصاحبه‌ای گفت: «مردم می‌گویند دیگر با طناب شما اصلاح‌طلبان به چاه نمی‌رویم»


3- نکته دیگری که نباید از یاد برد این است که 6 سال از دولت روحانی که گزینه موردنظر مدعیان اصلاحات بوده، گذشته و 4 ماه به انتخابات مجلس شورای اسلامی (اسفند 98) و 19 ماه به انتخابات ریاست جمهوری (1400) مانده است.
با توجه به نکاتی که در فوق آمد، پاسخ این سؤال که «چرا رئیس‌جمهور به دنبال حاشیه‌سازی و فرار از پاسخگویی است؟» روشن می‌شود؛ رئیس‌جمهور اساساً اعتقادی به محقق شدن شعارهای انتخاباتی ندارد. از سویی مشکلات کشور به حدی است که نمی‌توان در فرصتی که باقی مانده به‌راحتی حل‌وفصلشان کرد؛ و از سوی دیگر تا انتخابات فرصت زیادی باقی نمانده! بنابراین به‌جای کارنامه‌سازی چه چیزی بهتر از جنجال‌سازی، انحراف افکار عمومی و ایجاد دوقطبی‌های انتخاباتی. 


منبع؛ کیهان

اگر خوشت اومد لایک کن
0
آخرین اخبار