شورای وحدت و ائتلاف با چه مکانیزمی روی کار آمده اند؟

در رابطه با کاندید شدن آقای احمدی نژاد باید گفت که شورای نگهبان ایشان را رد صلاحیت کرده است و از سری گذشته تا به امروز اتفاقی هم نیفتاده است که بگوییم شرایط تغییر کرده است.

به گزارش راه شلمچه، محمد مهدی اسماعیلی: قرن ۱۴ در ایران با سه نوع نظام سیاسی یعنی قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی در حال اتمام است و اگر یک نگاه کلی به تاریخ داشته باشیم واقعاً سیر، تکاملی بوده است است و با پیروزی جمهوری اسلامی و حاکمیت دین روند رو به رشد بوده است. 

 

در مسیر پیشرفت و عدالت گام های بلندی برداشته شده است و و تحقق گام دوم انقلاب کاملا ممکن و دست یافتنی شده است. 

 

تحول لازمه گام دوم انقلاب و ورود به قرن جدید است. نظام این تحول را آغاز کرده است و مثال موفق آن، تحول در قوه قضائیه است و امیدواریم که در انتخابات تحول در حکمرانی اجرایی کشور هم صورت پذیرد تا حلقه های تحول در جمهوری اسلامی تکمیل شود و باید بدانیم که قطعاً بدون تحول به آن نقطه ایده آل در جمهوری اسلامی نخواهیم رسید و ادبیات تحول توسط رهبری معظم انقلاب خصوصاً بعد از صدور بیانیه گام دوم فراهم شده است. 

 

عرصه هایی که لازم است در آن ها تحول رخ دهد عرصه های مختلفی است از جمله تحول در ساختار های نظام یا مسئله قوانین و باید توجه داشت که تحول در حوزه های مختلف مورد نیاز نظام تناقض و تزاحمی ندارد و باید به صورت جامع دنبال شود. 

 

در باب تفاوت توسعه و پیشرفت باید بگویم که شاید در بعضی موارد به لحاظ لفظی و لغوی آنچنان فرقی میان توسعه و پیشرفت نباشد اما وقتی با علم و توجه به آنها نگاه می کنیم و آنها را بررسی می کنیم به جهت بار مفهومی که دارند با هم تفاوت پیدا می‌کنند. کلید واژه ی توسعه یک واژه غربی مبتنی بر مکتب نوسازی است که در برخی کشورهای پیرامونی آمریکا و همچنین کشور خودمان با تأسیس سازمان برنامه و بودجه در سال ۱۳۲۷ دنبال شد. 

 

معتقدم در حوزه مدیریت برنامه ریزی و مدیریت پیشرفت در کشور هنوز پاشنه ی در به سیاق سابق می چرخد.

 

یعنی همان تفکر نوسازی آمریکایی، نسخه های شکست خورده ای است که در محافل برنامه‌ریزی و آمایشی ما همان ها دنبال می‌شود. 

 

 من فکر می‌کنم که این نرم‌افزار باید عوض بشود و مهمترین تغییر نرم افزاری جمهوری اسلامی تغییر در نرم‌افزار حوزه برنامه ریزی است. 

 

مدلی که امروز داریم یک مدل وارداتی شکست خورده است که در نسخه اصلی خودش هم شکست خورده است. 

 

به نظر من رهبر معظم انقلاب به دنبال تغییر در نرم‌افزار مدیریت کشور است و  همچنین استفاده مفهوم متفاوت پیشرفت نسبت به توسعه، برای تغییر زمینه های ذهنی کارگزاران و برنامه ریزان و تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران است. 

 

پیشرفت یعنی اینکه ما باید یک برنامه‌ای مبتنی بر نیازهای بومی و فهم عمیق از ظرفیت‌های داخلی داشته باشیم و آن را با توجه به شاخص های عدالت در برنامه ریزی ها دنبال کنیم. این مجموعه در کنار هم می تواند مفهوم پیشرفت را بسازد. 

 

نزدیک ۷۰ سال است که برنامه های توسعه در ایران اجرا شده است من اینها را به هم پیوسته می دانم وقتی شما نگاه می کنید می بینید که هر آنچه که اتفاق افتاده است نقص است و محرومیت است و تبعیض، جمهوری اسلامی بسیاری از آنها را برطرف کرده است اما اثراتش همچنان باقی است. 

 

انتخابات در کشور ما یک نمونه عینی تحقق اراده مردم است همین که انتخابات در ایران به طور قطع قابل پیش بینی نیست نشان می دهد که همه چیز به اراده مردم بستگی دارد. 

 

مثلاً در آمریکا از یک سال قبل شما کاندیداها را می‌ شناسید، چون حزب برای شما تصمیم می گیرد اما در جمهوری اسلامی به برکت مردمسالاری دینی تا لحظات آخر نتیجه انتخابات را نمی دانید. 

 

نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که مردم به مسئولان غرب گرا و کسانی که نگاهشان فقط به غرب است به عنوان یک تجربه شکست خورده نگاه می کنند. 

 

در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است بایدن به جهت تاثیر در انتخابات چراغ سبزی نشان دهد برای مذاکره و یا برخی از مسئولان برای پیروزی در انتخابات تلاش هایی برای موفقیت در مذاکره بکنند می گویم که من این احتمال را کاملاً منتفی نمی دانم ولی برداشتی که از فضای عمومی دارم نشان می‌دهد که اگر یک آرایش مناسبی در جریان انقلابی رخ دهد با یک درصد بسیار بالایی جریان غرب گرا امکان جلب آراء مردم را ندارد. 

و بسیار سخت است که غیر از این اتفاق بیفتد مگر اینکه جریاناتی رخ دهد که قابل پیش بینی نبوده است. 

 

در رابطه با دولت جوان حزب اللهی باید بگویم که شاید آنچه که در نظر رهبر انقلاب است معدل کلی دولت است شاید خیلی نباید نگاه شناسنامه‌ای به رئیس جمهور داشت.

 

منظور از جوانی بیشتر همان روحیه ی نشاط، تحول و پویایی است مثلاً ایشان می فرمودند که گرچه شهید سلیمانی سنشان بالا بود اما هر چقدر که ایشان زنده بودند من او را در همان سمت نگه میداشتم چرا چون ایشان دارای روحیه پویایی، حرکت، جهاد و تحول خواهی بود. 

 

 

تأثیر گفتمان دولت جوان حزب‌اللهی بر شورای نگهبان این نخواهد بود که حالا چون این پیام را دریافت کرده‌اند حتماً چندین نفر جوان را تایید صلاحیت کنند چون شورای نگهبان یک نهاد حقوقی و قانونی است و ملاک های قانونی دارد مگر اینکه ‌عده ای از جوانان بیایند که آن ملاک‌ها و معیارهای مورد نظر را داشته باشد. 

 

ما برای انتخابات ها نباید تشکیل حزب ها و ائتلاف های سیاسی را نفی کنیم بلکه هر کسی که سواد سیاسی دارد باید از آن استقبال هم بکند اما جمنا و شانا و ائتلاف های این چنینی اشکال روشی دارند. 

 

ایرادات ایرادات درستی است، می‌گویند شورای وحدت تشکیل شد یا شورای ائتلاف تشکیل شد بفرمایید که این از کجا آمد؟ حداقل مکانیزم آن را مشخص کنید تا فرآیند آن جا بیفتد که این شوراها با چه مکانیزمی انتخاب شدند؟! 

 

آقای حدادعادل و امثال ایشان بسیار برای انقلاب زحمت کشیده اند اما این فضا باید باز شود وقتی شما یک ظرفیت بزرگ جوانان انقلابی را می بینی و نادیده می گیری طبیعی است که بدنه از شما تبعیت نکند. 

 

جریان انقلابی اساساً پادگانی فکر نمی کند و مجتهد هم زیاد دارد و این حسن جریان انقلابی است. این احساس نباید ایجاد شود که عده ای نشسته اند و برای دیگران تعیین تکلیف می‌کنند. زمانی می شود برای دیگران تعیین تکلیف کرد که مکانیزم‌های اقناعی به کار برده شود. 

 

وقتی نمی‌توانی اقناع کنی نباید انتظار داشته باشی که به تو تعبد داشته باشند، جریان انقلابی در جمهوری اسلامی فقط به یک نفر تعبد دارد. 

 

مجلس فعلی که تشکیل شده است را من در مجموع مجلس خوبی می بینم، آقا هم لقب مجلس انقلابی به آن دادند. 

 

اما شما دیدید هنگام بسته شدن لیست مجلس، سرلیست همان لیست دقیقه های آخر بازی را به هم زد و گفت من این لیست را قبول ندارم. خب وقتی فرآیندها و مکانیزم ها مشخص نباشد هر شخصی به خودش حق خواهد داد تا بازی را به هم بزند و تصمیم دیگری بگیرد. 

 

این تجربه پیش روی دوستان ما هست، سعی کنند این تجربه را در انتخابات ریاست‌جمهوری تکرار نکنند. 

 

حالا که گفتمان جریان انقلابی مورد اقبال قرار گرفته و گفتمان غالب شده است طوری رفتار کنند که موجب پشیمانی نشود. 

 

در رابطه با کاندید شدن آقای احمدی نژاد باید گفت که شورای نگهبان ایشان را رد صلاحیت کرده است و از سری گذشته تا به امروز اتفاقی هم نیفتاده است که بگوییم شرایط تغییر کرده است. 

 

به ایشان توصیه می کنیم واقعاً ظرفیت‌ هایشان را به ظرفیت‌های تقابلی تبدیل نکنند. اصرار نداشته باشند که حتماً مجدداً به جایگاه ریاست جمهوری برگردند، تجربه نشان داده است که مردم به رئیس جمهور های قبلی باز نمی گردند. 

 

نباید ایشان بین مردم و شورای نگهبان تقابل ایجاد کند. شورای نگهبان یک نهاد حقوقی است و نمی تواند بر اساس مصلحت رفتار کند. 

 

ایشان باید نقش خودشان را در دایره نظام تعریف و برای پویایی انتخابات تلاش کنند و کار را به سمت تقابل مانند سال ۹۶ نبرند. 

 

آقای سعید محمد چند ویژگی خوب دارد، فرماندهی قرارگاه خاتم است که عملکرد بسیار خوبی دارد، به علاوه آن خود ایشان ویژگی جوان را دارند، اهل تصمیم هستند و اقدامات اقتصادی خوبی انجام داده اند و در آن شاخصه‌های گفتمانی، ایشان قرار دارد اما مهم ترین نقطه ضعفی که از ایشان وجود دارد این است که هیچ تلقی عمیقی از ایشان وجود ندارد و اعتماد به یک شخص برای جایگاه ریاست جمهوری نیاز به حداقل شناخت دارد و من این وجوه مجهول را زیاد می‌بینم اما در مجموع همین‌که یک جوانی با این ویژگی ها وارد انتخابات شده است که باسواد و اهل تحول و خوش تیپ است خود به خود برای فضای انتخابات مفید است.

 

آقای قالیباف مدیر اجرایی خوبی است منتها ریاست جمهوری در سرنوشت ایشان نوشته نشده است.

اگر خوشت اومد لایک کن
0
آخرین اخبار