لحظه‌ی پرواز آمد بال‌ها را باز کن

مبعث، سالروز بزرگترین حادثه تاریخی و واقعه اسلامی و عیدی برای کل بشریت است.

به گزارش راه شلمچه، به روایت اهل سنت، حضرت محمد صلی الله علیه و آله روز دوشنبه هفدهم یا هجدهم یا نوزدهم ماه مبارک رمضان، به پیامبری مبعوث گردیده اند. 

اما اجماع عالمان شیعه بر آن است که مبعث آن حضرت در روز بیست و هفتم ماه رجب سال چهلم عام الفیل (مطابق با سال ۶۱۰ میلادی) صورت گرفت. روایات دال بر این مطلب در منابع شیعه بسیار است، از آن جمله شیخ کلینی با سند خود از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: «روزه بیست و هفتم رجب را فراموش نکن، زیرا آن روزى است که محمد به نبوّت گماشته شد.» 

شیخ صدوق و شیخ طوسى هم این را روایت کرده ‌اند. و نیز روایات دیگری که دال بر این موضوع است از سایر ائمه یا صحابیان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است.

مطابق روایت فریقین، آن حضرت به هنگام بعثت، چهل ساله بوده است.

چگونگی بعثت پیامبر اکرم

مطابق با آنچه در منابع آمده است، در حالی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در غار حرا (کوه نور) در حوالی مکه معظمه به عبادت و نیایش می‌پرداخت، جبرئیل بر وی نازل شد و بر وی آیاتی از قرآن مجید را به عنوان طلیعه نبوت نازل نمود. نخستین آیاتی که بر آن حضرت فرود آمد، آیه‌های سوره ۹۶ قرآن مجید یعنی سوره علق بود.

  


جبل النور و غار حرا

امام حسن عسکرى علیه السّلام در توصیف بعثت نبى اکرم صلّى اللّه علیه و آله بود، می فرماید: «... تا این که به چهل سالگى رسید، و خداوند قلب کریمش را بهترین و والاترین و خاشع‌ترین و مطیع‌ترین قلب‌ها یافت. پس به درهاى آسمان اجازه داد و آنها بازشدند و به ملائکه اجازه داد و آنها نازل شدند و در این حال محمد صلّى اللّه علیه و آله به آنها مى‌نگریست. پس رحمت از طرف عرش بر وى نازل شد و او به روح الامین (جبرئیل) نگاه مى‌کرد، جبرئیل نزد او فرود آمد و دستش را گرفت و تکان داد و گفت: اى محمد! بخوان، محمد فرمود: چه چیزى را بخوانم؟ گفت: اى محمد! «اِقْرَاْ بِاسْمِ رَبِّک الَّذی خَلَقَ * خَلَقَ الْاِنسانَ مِنْ عَلَقَ * اِقْرَا وَ رَبُّک الْاَکرَمُ * اَلَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ...». (قرآن را) به نام پروردگارت -که هستى را آفرید- بخوان، همو که انسان را از خون بسته آفرید. بخوان که پروردگارت از همه ارجمندتر است. همو که با قلم تعلیم داد و آن چه را که انسان نمى‌دانست به او آموخت. 

سپس آنچه را که مى‌بایست بر او نازل کرد و خودش به سوى پروردگارش بالا رفت. محمد صلّى اللّه علیه و آله از کوه پایین آمد در حالى که عظمت خداوند و جلالت ابّهت الهى او را مدهوش خود کرده بود و به تب و لرز دچار شده بود. چیزى که اضطرابش را بیشتر مى‌کرد، این بود که مى‌ترسید، قریشیان او را تکذیب کرده و او را به دیوانگى نسبت دهند، در حالى که او عاقل‌ترین مردم و گرامى‌ترین آنان بود و مبغوض‌ترین چیزها در نظر او شیاطین و اعمال دیوانگان بود؛ بنابراین، خداوند اراده کرد که قلبش را مملوّ از شجاعت نماید و به او فراخى دل عنایت فرماید. براى همین از کنار هر سنگ و درختى که رد مى‌شد، مى‌شنید که مى‌گفتند: «السّلام علیک یا رسول اللّه».

به روایتی، همین که پیامبر وارد خانه شد از نور چهره مبارکش خانه خدیجه کبری سلام الله علیها منور شد و آن بانوی پرهیزکار پرسید: ای محمد! این چه نوری است که در تو مشاهده می‌کنم؟ حضرت فرمود: این نور پیامبری است، بگو: لا إله الا الله، محمد رسول الله. خدیجه گفت: شهادت می‌دهم که خدایی جز خداوند یکتا نیست و تو رسول و پیامبر خدایی. بدین گونه خدیجه نخستین کسی بود که به همسرش حضرت محمد صلی الله علیه و آله ایمان آورد.

از میان مردان نیز امام علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام، به محض دیدن چهره نورانی پیامبر صلی الله علیه و آله به وی ایمان آورد و شهادتین را بر زبان جاری کرد. از آن پس پیامبر صلی الله علیه و آله در کنار خانه خدا نماز می‌گذارد و خدیجه سلام الله علیها و علی علیه‌السلام بر او اقتدا می‌کردند و نماز می‌خواندند.

 این سه نفر، با جان و مال و هستی خویش اسلام را پرورانده و فراگیر نمودند. 

اگر خوشت اومد لایک کن
0
آخرین اخبار