«کودتای ۲۸ مرداد و فتنه ۸۸» ۲ توطئه با یک ریشه

کودتای ۲۸ مرداد ماه سال ۱۳۳۲ شاید تلخ‌ترین خاطره‌ای باشد که در ذهن جمعی ایرانیان از دخالت‌های امریکا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نهفته باشد.


به گزارش راه شلمچه، ماهیت ننگین این اتفاق به گونه‌ای است که چندین بار سیاستمداران ایالات متحده به عناوین مختلف به نادرست بودن آن اعتراف کرده‌اند.
کار به جایی رسیده است که در همین روز‌ها مارک دوبوویتز سخنگوی بنیاد دفاع از آزادی‌ها ماجرای کودتای ۲۸ مرداد ماه را از اساس انکار کرده و ساخته و پرداخته جمهوری اسلامی ایران می‌داند. این اتفاق و اتفاقات مشابه آن نشان می‌دهد به رغم وجود نشانه‌های آشکار امریکایی‌ها به دنبال لاپوشانی اقدامات قبلی خود هستند تا بتوانند در کنار آن دخالت‌های فعلی خود را توجیه کنند، البته بماند که هم اکنون دولت ترامپ به گونه‌ای عمل کرده است که کوچک‌ترین وجهه‌ای برای امریکا در دنیا و نظام بین‌المللی باقی نمانده است.
شاید تنها واقعه‌ای که قابل مقایسه با کودتای ۲۸ مرداد ماه باشد، ماجرای فتنه سال ۸۸ است، اما قبل از آن باید نگاهی به ماجرای کودتای ۲۸ مرداد ماه بیندازیم.

طرح انجام کودتا و دخالت نظامی در ایران از ابتدای روی کار آمدن دولت مصدق و نهضت ملی شدن نفت نزد برخی از جناح‌های حاکم بر انگلستان وجود داشت، اما انسجام نیرو‌های طرفدار ملی شدن نفت و مخالفت‌های اولیه دولت امریکا با اقدام نظامی موجب به تأخیر افتادن این امر شد.
نیرو‌های انگلستان با فعال نمودن شبکه‌های جاسوسی خود و نفوذ در تشکیلات نیرو‌های ملی و مذهبی و ایجاد تفرقه بین آن‌ها از یک سو و روی کار آمدن ژنرال آیزنهاور از حزب جمهوریخواه در امریکا که از افزایش قدرت حزب توده در ایران و گسترش نفوذ شوروی و انعقاد قرارداد بازرگانی با این کشور وحشت داشت از سوی دیگر باعث شد که سازمان سیا برای اولین بار عملیات کودتای نظامی در یک کشور خارجی را تجربه نماید.

آژاکس چگونه دولت مصدق را سرنگون کرد
طرح جدید «آژاکس» نام گرفت و کرمیت روزولت به منظور اجرای این امر به ایران آمد و انگلیسی‌ها نیز کریستوفر وودهاس را مأمور این کار کردند و نام عملیات خود را عملیات چکمه گذاشتند. در داخل ایران نیز شبکه مخفی شاپور ریپورتر (فرزند اردشیر جی از حامیان اصلی رضاخان در کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹) و اسدالله علم و برادران رشیدیان تحت حمایت خانواده صهیونیستی لرد روچیلد انگلیسی به نام «عملیات بِدامَن» فعالیت می‌کردند.
وظایف این گروه نفوذ در رهبری احزاب و سازمان‌های سیاسی و مذهبی و ایجاد ناامنی و هرج و مرج در کشور و به آتش کشیدن و غارت اموال مردم بود. تظاهرات متعدد حزب توده به بهانه‌های مختلف، وجود سرلشکر فضل‌الله زاهدی (عامل اصلی کودتا) در مصدر وزارت کشور، رخنه شک‌برانگیز شمس قنات‌آبادی در بیت آیت‌الله کاشانی (با توجه به سوابق وی در بعد از کودتا) و قتل افشار طوس و ده‌ها عملیات دیگر زمینه‌ساز اهدافی بود که در نهایت محمدرضا پهلوی با حمایت دولت‌های امریکا و انگلیس فرمان عزل محمد مصدق نخست‌وزیر را صادر و در شب ۲۵ مرداد سال ۱۳۳۲ به وسیله سرهنگ نعمت‌الله نصیری (فرمانده گارد جاویدان) به وی ابلاغ کرد، ولی قبل از هر اقدام دیگری نصیری توسط سرهنگ ممتاز (رئیس کلانتری یک) بازداشت و کودتا خنثی شد. محمدرضا پهلوی پس از این واقعه به همراه ثریا اسفندیاری (همسر) و محمد خاتمی (خلبان) و ابوالفتح آتابای (آجودان خود) ابتدا به کلاردشت و رامسر و از آنجا به عراق و سپس به ایتالیا گریخت.

مجدداً در روز ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ کودتاچیان از سردرگمی، انفعال و بی‌برنامگی دولت (به رغم اطلاع قبلی از وقوع کودتا از جمله نامه مورخه ۲۷ مرداد ۱۳۳۲ آیت‌الله کاشانی که با پاسخ سرد و منفی مصدق مواجه شد) استفاده کردند و نظامیان با کمک اراذل، اوباش، چاقوکشان و فواحش تهران به خیابان‌ها ریختند و در عصر همان روز کار دولت مصدق را خاتمه دادند و نخست‌وزیر به همراه چند تن از وزرای کابینه، خود را تسلیم نمودند و سرلشکر فضل‌الله زاهدی با فرمان شاه که از قبل صادر شده بود به نخست‌وزیری کودتا منصوب شد و محمدرضا پهلوی نیز بعد از سه روز به ایران بازگشت و بر مصدر قدرت نشست.

فتنه‌ای مشابه اهداف کودتای ۲۸ مرداد
در فتنه سال ۸۸ نیز آنچه به شدت به چشم می‌خورد، هماهنگی امریکا با فتنه‌گران در خیابان‌های تهران بود به گونه‌ای که در خاطرات سیاستمداران غربی نیز به آن اشاره شده است.
هیلاری کلینتون در همین باره و در مورد اتفاقات سال ۸۸ می‌نویسد: تیم من در وزارت خارجه مداوم با فعالان در ایران در تماس بود، مداخله‌ای اورژانسی هم برای جلوگیری از تعطیلی توئیتر به منظور تعمیر و نگهداری، انجام داد. اگر توئیتر قطع می‌شد، معترضان از یک ابزار کلیدی ارتباطی محروم می‌شدند.

دولت امریکا نیز می‌کوشید تا در پشت پرده امکانات ارتباطی لازم را در اختیار فتنه‌گران قرار دهد.
اندیشکده سی. آی. آی. اس در همین باره می‌گوید: بدون تردید امریکا خواهان نظامی معتدل‌تر و به اصطلاح میانه‌رو در ایران بود و در این راستا تلاش‌هایی برای یاری رساندن به گروه مخالفان در ایران می‌کرد. بنا به اظهارات کلینتون وزیر خارجه سابق امریکا، پس از شکست جنبش سبز در ایران، تلاش‌های امریکا برای ارائه ابزار و فناوری فرار از سرکوب و سانسور به مخالفان داخلی ایران افزایش یافت، علاوه بر فعالیت‌های رادیو فردا که در اکتبر ۱۹۹۸ با همکاری شبکه صدای امریکا آغاز به کار کرده بود، پس از سال ۲۰۰۹ برای ۲۴ ساعت شبانه‌روز برنامه داشت و بخش فارسی صدای امریکا که در جولای ۲۰۰۳ راه‌اندازی شد، دولت اوباما از سال ۲۰۱۰ گستره برنامه‌های ارتقای دموکراسی را وسیع‌تر کرد. دولت امریکا علاوه بر تلاش‌های سنتی برای رساندن کمک مالی به روزنامه‌نگاران، فعالان حقوق بشر و برنامه‌های بازدید از ایالات متحده تلاش کرد با افرادی داخل ایران حول موضوعات غیرسیاسی نظیر بهداشت، محیط زیست و علوم ارتباط برقرار کند. دولت امریکا شروع به توئیت کردن به زبان فارسی و عربی کرد و تلاش نمود به مخالفان ایران برای دور زدن فیلتر‌های اینترنتی در ایران کمک کند.

این اقدامات در حالی بود که دولت اوباما امیدوار بود فتنه سال ۸۸ بتواند دستاورد‌های منطقه‌ای ایران را تضعیف کند.
روزنامه وال استریت ژورنال در همین باره می‌نویسد: امریکا در شورش‌های ایران به دنبال فرصتی برای کسب نفوذ در خاورمیانه بود. دولت اوباما و متحدان این کشور در خاورمیانه به دنبال این بودند که با سرمایه‌گذاری روی بحران سیاسی ایران، دستاورد‌های راهبری تهران در سرتاسر منطقه را از بین ببرند. کارشناسان امور راهبردی امریکا معتقد بودند ناآرامی‌های داخلی ایران ممکن است رهبران این کشور را وادار کند تا حمایت از گروه‌های حماس و حزب‌الله را کنار بگذارند و به جای آن بر خاموش کردن مخالفان داخلی متمرکز شوند. اوباما نیز تمایلش را برای از بین بردن اتحاد نظامی و اقتصادی بشار اسد با تهران ابراز کرد. کاخ سفید در همین راستا تصمیم گرفت سفیر امریکا در دمشق را بعد از وقفه‌ای چهار ساله به سوریه برگرداند؛ اقدامی که دست‌کم تا اندازه‌ای ناشی از افزایش امیدواری امریکا به این موضوع بود که بی‌ثباتی داخلی ایران بتواند اسد را به بازنگری اتحادش با تهران وادار کند.

عبرتی برای آینده
همین مقایسه کوتاه و سرانگشتی نشان می‌دهد که ابعاد فتنه ۸۸ تا چه اندازه با کودتای ۲۸ مرداد همسان است. کودتای ۲۸ مرداد به دلیل انشقاق بین نیرو‌های ملی-مذهبی به شکست انجامید و در مقابل فتنه سال ۸۸ به دلیل مقاومت مردم در مقابل اقدامات خشونت آمیز به طور کامل ناموفق ماند، البته امریکایی‌ها پس از فتنه سال ۸۸ تلاش کردند با استفاده از این فرصت‌ها تحریم‌های چندجانبه‌ای را علیه ایران تحمیل کنند تا اقتصاد کشور را به طور نابود کنند. بهانه این تحریم‌ها نیز برنامه هسته‌ای ایران بود که به رغم برخی مشکلات اقتصادی نتوانست به سرنگونی نظام جمهوری اسلامی بینجامد.
شاید مقایسه این دو اتفاق فرصت مناسبی باشد تا برخی طرفداران اعتماد به امریکا به این نکته پی ببرند که چگونه قدرت‌های اروپایی و امریکا در بزنگاه‌های حساسی مثل این دو علیه مردم ایران متحد شده‌اند.

         


                                

منبع: روزنامه جوان

اگر خوشت اومد لایک کن
1
آخرین اخبار