جای دولت و مجلس برجام، مجلس یازدهم باید پاسخگو باشد؟!

یک وکیل‌الدوله بی‌خاصیت و بی‌حاشیه در مجلس دهم مدعی شد سفره مردم در دوره مجلس جدید کوچک شده است.


به گزارش راه شلمچه، غلامعلی جعفرزاده ایمن‌آبادی با ‌اشاره به لایحه بودجه 1400 در مجلس به آفتاب یزد گفت: نمایندگان مدعی مجلس یازدهم که با کلی شعارهای بلندبالا وارد نظام قانونگذاری کشور شده‌اند، گزارشی عملیاتی ارائه دهند که در زمینه اصلاح اساسی نظام بانکی کشور، نظام مالیات‌ها، گمرکی و اداری کشور که منجر به دگرگونی و پویایی آن شده‌ باشد چه کرده‌اند؟!

وی با محتمل دانستن استقرار دولت اصولگرا پس از انتخابات آینده ریاست‌جمهوری به دلیل شرایطی که بر کشور حاکم شده است می‌گوید: «شاید در این وضعیت، مصاحبه امروز من با روزنامه شما و موارد مشابه آن از سوی دیگران بتواند گواهی باشد بر اینکه نمایندگان همین مجلس به دولت بعدی چه رویکردی خواهند داشت و تا چه حد به رفتار مشابه امروز ادامه خواهند داد!؟»
وی با بیان اینکه امروز نان خیلی‌ افراد تاثیرگذار در همین تحریم‌ها و فشارهاست و اصرار دولت برای خروج از فشار تحریم با هر تمهیدی، دکّان این‌ها را کساد می‌کند که از تداوم تحریم سود می‌‎برند، می‌افزاید: شوربختانه امروز نان جمعیت زیادی از این افراد در دور زدن تحریم‌هاست و دکانشان با تداوم این شرایط می‌چرخد؛ فارغ از اینکه چه بسیار مردمی که از این وضعیت ناعادلانه رنج و محرومیت می‌کشند!

‌جعفرزاده با بیان اینکه نمایندگان مجلس کنونی در قانون «اقدام راهبردی کاهش تعهدات برجامی» برخلاف ادعای خود قصد کاهش تحریم‌ها را ندارند، می‌گوید: «در سیاست‌زدگی و شعارزدگی این نمایندگان همین بس که وقتی تحریم‌ها را یکی دیگر اعمال کرد، شما چطور می‌خواهید آن را کاهش دهید!؟ اگر می‌خواهید کاهش تعهدات برجامی داشته باشید با صراحت بگویید می‌خواهیم قانون خروج از برجام را تصویب کنیم، جوانمردانه به مردم بگویید که ما قصد فلان کار را داریم.»

وی با بیان اینکه متاسفانه روز به روز سفره مردم کشور با مختصات و ثروت ایران در حال کوچک‌تر شدن است، اظهار می‌دارد: «حال نمایندگان توضیح دهند که آیا سفره مردم در این مجلس در حال کوچک‌تر شدن است یا مجالس قبلی!؟ امروز تناقض‌های اظهار شده که شاخص‌ترین آنها در همین مجلس است که اسم خودش را انقلابی گذاشته، یک راهکار کارشناسی و عملیاتی برای رفاه نسبی مردم هم انجام نداده است!»

اظهارات این نماینده از ابعاد مختلف مخدوش است. نخست اینکه مجلس یازدهم از همان ابتدای کار، اصلاح ساختار بودجه در زمینه واقعی کردن، شفاف‌سازی، عملیاتی کردن، کاهش هزینه‌ها، کاهش وابستگی به درآمد نفت، افزایش پایه مالیاتی و درآمدهای ناشی از آن، اصلاح سیستم بانک و بازنگری در بودجه شرکت‌های دولتی را از دولت مطالبه کرد؛ و این موضوع مهمی است که نمایندگان مجلس دهم (امثال ایمن‌آبادی) باید پای آن می‌ایستادند و نایستادند. در واقع عادت دولت به شلخته‌نویسی بودجه و سنبل‌کاری آن، محصول تربیتی است که از کوتاهی اکثریت مجلس دهم پیدا کرد.

ثانیاً اصلاح‌ ساختار بودجه، ضرورتی است که دیگر امکان تأخیر انداختن ندارد و بنابراین مجلس جدید در این زمینه پافشاری می‌کند. در چنین شرایطی که دولت، لایحه‌ای با کسری بودجه 320 هزار میلیاردی، افزایش هزینه‌های جاری، کاهش هزینه‌های عمرانی و... را تقدیم کرده، امثال ایمن‌آبادی اگر حریت داشته باشند باید از نمایندگان مجلس جدید که شجاعت و درایت مطالبه اصلاح ساختار بودجه را دارند و فضای کار آنها را انجام می‌دهند، تشکر کنند، نه اینکه تخطئه و تحریف کنند.

ثالثاً کاسبان برجام با شعار برداشتن تحریم‌ها، هفت سال مردم را سرکار گذاشته و فرصت‌سوزی کردند و بنابراین، آنها هستند که باید توضیح دهند چرا به رغم دادن امتیازات فراوان و ایجاد خسارت‌های فراوان برای کشور، تحریم‌ها را برنداشتند بلکه تحریم‌ها از همان دولت اوباما چند برابر شد! در واقع امثال ایمن‌آبادی اگر اندکی انصاف و ادب و فروتنی داشته باشند، باید شرمنده دروغ از آب ‌درآمدن وعده‌هایی باشند که از ابتدا هم غیرواقعی بودن آنها برای کارشناسان معلوم بود.

رابعاً بنا بر ادعای حضرات، برجام بنا بوده توافق دوطرفه و معامله طرفینی باشد و نه بیگاری و امتیازدهی یک‌طرفه. با این وصف، وقتی طرف مقابل تعهداتش را اجرا نمی‌کند، چاره‌ای جز بازدارندگی متقابل وجود ندارد. قانون مجلس به خاطر دو سال و نیم بدعهدی طرف غربی در نقض تمام تعهداتش، خواستار تعلیق برخی تعهدات ایران شده، تا توازن اجرایی را به توافق برگرداند. امثال آقای جعفرزاده در این ماجرا، طرف منافع ملی ایران هستند یا نان‌خور آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان، که درست همانند آن چهار دولت، ابراز ناخرسندی و عصبانیت می‌کنند؟

خامساً کوچک شدن سفره مردم، شاهکار مدیریت «برجام و دیگر هیچ» دولت که 7 سال بهترین فرصت‌های درون‌زای اقتصادی و دیپلماسی اقتصادی غیر غربی را پای آرزواندیشی نسبت به غرب سوزاند. تحمیل رکود و تورم به اقتصاد از جمله در بخش‌های پیشرانی مثل مسکن و خودرو و کشاورزی و...، وابسته‌تر کردن اقتصاد به درآمد نفتی، کاهش شرکای تجاری ایران، کوتاهی در حمایت از تولید و صادرات، اتخاذ سیاست‌های ضد شفافیت و مسبب قاچاق (حذف کارت سوخت، ایران‌کد، شبنم و...)، کوتاهی در تأمین و اخذ مالیات از فعالیت‌های غیرمولد و اقشار پردرآمد و پرمصرف و... مسئولیت‌هایی بود که دولت می‌توانست از طریق آنها به اقتصاد سامان داده و قدرت خرید مردم را حفظ کند. اما عملاً در این دوره با کاهش ارزش پول ملی، افزایش تورم و افزایش ضریب جینی (شکاف طبقاتی) روبه‌رو شدیم. این کارنامه اسباب شرمندگی همه آنهایی است که مدعی بودند بدون همت برای اقتصاد مقاومتی (فعالیت درون‌زا) و صرفاً خوش‌خیالی و اعتماد به غرب، می‌توان چرخ اقتصاد را چرخاند و مردم را چنان از درآمد سرشار کرد که از پول یارانه بی‌نیاز شوند!! 


منبع؛ کیهان

اگر خوشت اومد لایک کن
0
آخرین اخبار