نحسی زمان‌ها خرافه یا واقعیت؟!

 در میان مردم معمول است که بعضی روزها و ساعت‌ها را سعد و مبارک و برخی را شوم و نحس می‌شمرند.

به گزارش راه شلمچه، آیا اعتقاد داشتن به سعد و نحس بودن ایام و طالع نیک و بد‌، مشروعیت دارد یا خیر؟ (مثلاً فلان شب زناشویی نشود یا تجارت یا ازدواجی صورت نگیرد و یا فلان ساعت و وقت فلان کار صورت بگیرد یا نگیرد؟)


پاسخ: نحس بودن زمان یا روز خاصی به این معناست که در آنها جز بدی و شر رخ ندهد و کارهای و فعالیت‌های انسان در آن زمان‌ها برکتی در پی نداشته باشد. مبارک و سعد بودن زمان‌ها نیز به عکس آن است.


‌در آیات قرآن‌کریم تنها در دو مورد به نحوست روزها اشاره شده است که عبارتند از: آیه ۱۹ سوره قمر و آیه ۱۶ سوره فصلت.


‌در آیه ۱۹ سوره قمر آمده است: «اِنَّا اَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ؛ ما بر (سر) آنان در روز شومی به طور مداوم تندبادی توفنده فرستادیم.»
و در آیه ۱۶ سوره فصلت آمده است: «فَاَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی اَیَّامٍ نَحِسَاتٍ؛ پس بر آنان تندبادی توفنده در روزهایی شوم فرستادیم.»


‌در نقطه مقابل، تعبیر «مبارک» و سعدیت برای روزها و شب‌ها نیز در برخی آیه‌ها دیده می‌شود؛ درباره شب‌قدر در آیه 3 سوره دخان می‌خوانیم: «اِنَّا اَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَکَةٍ...؛ ما آن را در شبی فرخنده نازل کردیم...» به این ترتیب قرآن‌کریم، جز اشاره‌ای سربسته به این مسئله ندارد.


‌ولی در روایات، احادیث زیادی درباره «نحس» و «سعد» بودن روزها وجود دارد که بسیاری از آنها مجعول و خرافه هستند و برخی به خاطر مرسله بودن یا بدون سند بودن ضعیفند. هر‌چند برخی نیز معتبر بوده، قابل اعتمادند.


 سعد و نحس بودن زمان‌ها از دیدگاه عقل
از نظر عقلی، ماهیت و طبیعت زمان‌ها مانند هم هستند؛ بنابراین فرقی میان اجزای زمان وجود ندارد تا بگوییم جزئی از زمان، میمون و جزء دیگر شوم است.
اما اینکه آیا عوامل خارجی که بر روی‌دادن حوادث تأثیر می‌گذارند، در سعد یا نحس بودن زمان‌ها دخیلند یا خیر؟ علامه طباطبایی می‌فرماید: عوامل از حیطه علم ما بیرون است. ما نمی‌توانیم تکه‌تکه زمان‌ را با عواملی که در آن زمان دست درکارند بسنجیم تا بفهمیم آن عوامل در این تکه از زمان چه عملکردی دارند و آیا عملکرد آنها طوری است که این قسمت از زمان را سعد کند یا نحس ‌و تجربه در این جهت نیز کارآمد نیست؛ چون تجربه وقتی مفید است که ما زمان را جدای از عوامل در دست داشته باشیم و با هر عاملی هم سنجیده باشیم تا بدانیم فلان اثر، اثر فلان عامل است و ما زمان جدای از عوامل نداریم و عوامل هم برای ما معلوم نیست.


البته همان‌گونه که با برهان عقلی، سعد یا نحس بودن روزها و زمان‌ها را نمی‌توانیم اثبات کنیم، در مقابل نیز نمی‌توانیم با برهان قاطع، سعد یا نحس نبودن روزها را نفی کنیم؛ بنابراین تنها می‌توان گفت: سعد یا نحس بودن روزها از نظر عقلی تا حدی ممکن است؛ ولی از نظر عقل قابل اثبات نیست.(1)


بررسی محتوای آیات
از ظاهر آیاتی که برخی روزها- روزهای نزول عذاب به قوم عاد- را توصیف کرده برداشت می‌شود که نحوست مربوط به خود این هفت‌شبانه و هشت‌روزی است که عذاب به طور مستمر بر آنان نازل می‌شد. از این آیات برنمی‌آید که این نحوست با گذشت زمان و چرخش روزها بازگشت کند و یا دائمی نیست.


همچنین مبارک و میمون‌ بودن برخی شب‌ها مانند شب‌قدر و شب نزول قرآن، به خاطر مقارن بودن این شب با امور معنوی و قدسی است و در واقع فضیلت و مبارک بودن این شب‌ها به خاطر فضیلت عبادت در چنین شب‌هایی است؛ به طوری که قابل مقایسه با شب‌های دیگر نیست.


‌حاصل آنکه از نگاه آیات، شوم یا میمون بودن روزها و شب‌ها به خاطر حوادثی است که در آنها رخ داده و خود زمان‌ها اثر مستقلی در میمون یا شوم بودنشان ندارند.(2)


بررسی محتوای روایات
چنان‌که گفتیم، بسیاری از روایات در این‌باره ضعیف و مجعولند. روایات دیگر را نیز می‌توان سه بخش کرد:
برخی روایات به سعد و نحس بودن روزها اشاره کرده، سعد و نحس بودن آنها را با برخی حوادث مطلوب یا نامطلوب پیوند زده‌اند. از جمله در روایتی آمده است: «روز سوم ماه روز نحسی است؛ چراکه آدم و حوا در آن روز، از بهشت رانده شدند و لباس بهشتی از تن آنان کنده شد.»(3)


یا در روایت دیگری، بشدت از تبرک و ذخیره آذوقه، ‌در روز عاشورا به خاطر تبرک بنی‌امیه به آن روز منع کرده‌اند.(4)


‌در مقابل روایات فوق، روایات متعددی آمده است که ما را از نسبت دادن نحوست به روزها منع کرده است. از جمله در روایتی آمده است:
«... روزها چه گناهی دارد که شما آنها را شوم می‌شمرید، هنگامی که کیفر اعمال شما در این روزها دامانتان را می‌گیرد؟»‌(5)


‌در روایاتی نیز برای رفع نحوست به پرداخت صدقه، گرفتن روزه، خواندن قرآن و... سفارش شده است. در حدیثی می‌خوانیم که یکی از یاران امام هشتم‌(ع) از حضرت پرسید: آیا در هیچ روزی از روزهای مکروه چهارشنبه و غیر آن سفر کردن مناسب است؟ امام در پاسخ فرمود: سفرت را با صدقه آغاز کن و آیه‌الکرسی را هنگامی که می‌خواهی حرکت کنی، تلاوت کن.»(6)


مجموع این روایات می‌فهماند که در خود روزها و ساعت‌ها، نحسی یا شومیتی نهفته نیست؛ بلکه میمون یا نامیمون بودن آن روزها به خاطر حوادثی است که در آن روزها اتفاق افتاده یا انسان با تلقین و تفّال، این ذهنیت را در خود به وجود آورده است و مقصود اسلام از توجه دادن به این روزها، توجه افراد به حوادثی است که در آنها رخ داده تا مردم از نظر عمل، خود را بر حوادث تاریخی سازنده تطبیق دهند و از حوادث مخرب و روش بنیانگذاران آنها فاصله گیرند.(7)

افراط در سعد و نحس بودن ایام
برخی در مورد مسئله سعد و نحس ایام به‌ اندازه‌ای راه افراط را پوییده‌اند که به هر کاری که می‌خواهند دست بزنند، پیش از همه‌چیز به سراغ سعد و نحس ایام می‌روند و در عمل از بسیاری فعالیت‌ها باز می‌مانند و فرصت‌های طلایی را از دست می‌دهند و به‌جای بررسی عوامل شکست یا پیروزی خود، گناه و موفقیت خود را به گردن شومی ایام یا میمون بودن آنها می‌اندازد.(8)


این یک نوع فرار از حقیقت، افراط در مسئله و توضیح خرافی حوادث زندگی است که باید از آن بشدت پرهیز کرد.


توسل به ساحت الهی و استمداد از ذات خداوند
مسئله توجه به سعد و نحس ایام، افزون بر اینکه انسان را به یک سلسله حوادث تاریخی آموزنده رهنمون می‌شود، عاملی است برای توسل و توجه به ساحت قدس الهی و استمداد از ذات پاک پروردگار. لذا در روایات متعددی می‌خوانیم در روزهایی که نام نحس بر آن گذارده شده، می‌توانید با دادن صدقه و با خواندن دعا و استمداد از لطف خداوند و قرائت بعضی آیات قرآن، و توکل بر ذات پاک او، به دنبال کارها بروید و پیروز و موفق باشید.(9)


برای مطالعه بیشتر:
1.سیره نبوی، شهید مطهری، صص ۳۴-۳۹.
۲. مغز متفکر جهان شیعه، مرکز مطالعات اسلامی استراسبورگ، ترجمه: ذبیح‌الله منصوری، صص ۴۷۲-۴۷۶.
پانوشت‌ها:
‌1. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر‌المیزان، ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی، ج ۱۹، ص ۱۱۶.
 2. همان، صص 116 و 117.
 3. مجلسی، محمدباقر، بحار‌الانوار، ج ۵۹، ص ۹۴ ؛ همان ج ۲۱، ص ۹.
4. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲۳، ص ۴۴.
5. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل‌الشیعه، ج ۷، ص ۵۰۹.
6. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۴، ص ۲۸۳. 7. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲۳، ص ۴۴؛ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر‌المیزان‌، ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی، ج ۱۹، ص ۱۲۰.     8 و 9. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲۳، صص ۴۴ و 45.  از: ویکی‌پرسش (با تلخیص) 


منبع؛ کیهان

اگر خوشت اومد لایک کن
1
آخرین اخبار