دفاع از اعتقادات اصیل شیعی در مقابل شمس بی فروغ تصوّف

حجت الاسلام امیری سوادکوهی از محققان و نویسندگان جوان شیعه در مقاله ای ضمن دفاع از اعتقادات اصیل شیعی به نقد عرفان کاذب تصوف پرداخت و آرای شمس تبریزی را مورد نقد و بررسی قرار داد.


 

به گزارش راه شلمچه، در پی نشر خبر تولید فیلم شمس و مولانا و پاسخ صریح مراجع عظام تقلید در جایز ندانستن ساخت فیلم مذکور به دلیل ترویج فرقه ی ضاله ی صوفیه و نشر اعتقادات سخیف شمس تبریزی، برخی چهره های معلوم الحال در داخل و خارج کشور به اهانت به مرجعیت جلیل القدر شیعه پرداخته و ضمن مسموم نمودن فضای مجازی به تبلیغ این فرقه ی سیاسی و انحرافی همت گماردند.

از اینرو حجت الاسلام والمسلمین امیری سوادکوهی از محققان و نویسندگان جوان شیعه که بارها بزرگان فرقه های انحرافی از جمله قطب دراویش گنابادی را به نقد کشیده است، در مقاله ای ضمن دفاع از اعتقادات اصیل شیعی به نقد عرفان کاذب تصوف پرداخت و آرای شمس تبریزی را مورد نقد و بررسی قرار داد.

 این مقاله که مورد اقبال عمومی در فضای مجازی و کانال های خبری قرار گرفته است بدین شرح می باشد:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الائمة المعصومین علیهم السلام والحمدلله الذی رفع درجات العلماء بأن جعلهم وراث الانبیاء و نواب الاوصیاء و فضل مدادهم علی دماء الشهداء و بعد فقد قال الله تعالی: (اِنَّما یَخشَی الله مِن عِبادِه العُلَماء)[1] و قال الإمام الهادی علیه السلام : «لَولا مَن یَبقى بَعدَ غَیبَهِ قائمِنا علیه السلام مِنَ العُلَماءِ الدّاعینَ إلَیهِ، و الدالّینَ عَلَیهِ، و الذابّینَ عَن دینِهِ بِحُجَجِ اللّهِ، وَ المُنقِذینَ لِضُعَفاءِ عِبادِ اللّه ِ مِن شِباکِ إبلیسَ و مَرَدَتِهِ، و مِن فِخاخِ النَّواصِبِ، لَما بَقِیَ أحَدٌ إلاّ ارتَدَّ عَن دینِ اللّه »[2]

بنابر مضامین آیه ی کریمه و حدیث شریف، مرجعیت جلیل القدر شیعه و فقهای اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام وظیفه شرعی خود می دانند تا از آنچه که خلاف اخلاق و اعتقادات اصیل مذهب و سبب ناهنجاری و زمینه سازی برخی مسائل در جامعه اسلامی می گردد، هشدار دهند. از اینرو چندی پیش در پی استفتای برخی مؤمنین درباره ی ساخت فیلمی راجع به یکی از مشایخ منحرف صوفیه در ایران، فقهای عالیمقدار نظرات مبارکشان را در باب آن بیان و آنرا از نگاه عمیق و دقیق خویش ،ترویج فرقه ی ضاله و پوشالی صوفیه قلمداد نموده و با اعلان برائت از چنین سیاست ننگینی ، اندیشه های شخصیت مورد نظر را مغایر با اعتقادات اصیل اسلامی دانسته و ضمن رهنمون ساختن مردم به حقیقت مذهب اهل بیت علیهم السلام ، نسبت به ساخت چنین فیلم هایی هشدار داده و آنرا سبب ناهنجاری های اعتقادی و زمینه سازی رشد اندیشه های انحرافی که به نام عرفان وارد خانه های مردم می شود تلقی نمودند.

هشدار بزرگان مذهب، نسبت به شخصیت مربوطه در آن فیلم، در راستای ترویج فرقه ی منحرفی بوده که ششمین جانشین رسول خاتم، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام در باره ی بنیانگذار آن یعنی ابوهاشم صوفی فرمود:

«اِنَّهُ کانَ فاسِدَ العَقیدَةِ جِدّاً وَ هُوَالَّذِی اِبتَدَعَ مَذهَباً یقالُ لَهُ «اَلتَّصَوُّفُ» وَ جَعَلَهُ مَقَرّاً لِعَقیدَتِهِ الخَبیثَةِ؛ او مردی فاسدالعقیده بود و همان کسی است که مذهبی به نام تصوّف اختراع کرد و آن را قرارگاه عقیده‌ی ناپاک خود ساخت».[3]

علمای اصیل شیعه و غواصان اقیانوس بیکران معارف اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، عرفان حقیقی را تنها در کلام و ادعیه ی حضرات معصومین علیهم السلام به رسمیت می شمارند و راهی جز مرام و مسلک خاندان وحی را که متصل به مخزن لایزال الهی بوده نپیموده و غیر آنرا «غیر طریقنا أهل البیت» می پندارند و مرید و مراد پروریِ اهل توهّم که برچسب عرفان، بر نداشته های علمی زندگی بی ثمرشان می نهند را آفت بزرگی برای جامعه ی اسلامی تلقی می کنند، از اینرو با برجسته نمودن شخصیت هایی با افکار خطرناک و اعتقادات فاسد مقابله نموده و به امت اسلام هشدار می دهند.

مرجع عالیقدر شیعیان جهان، حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مدظله العالی در نوشتاری قابل تأمل و کلامی پدرانه در پاسخ به سؤالی در باب فرقه ی ضاله ی صوفیه، خطاب به واماندگان این طیف انحرافی فرمودند: «بیایید روش و طریقی که دارید را صادقانه و بدون مجامله و دور از تعصب، بین خود و وجدانتان به کتاب خدا و اخبار و احادیث معتبره اهل بیت علیهم السلام عرضه بدارید، تا حق و باطل بر شما معلوم گردد».[4] 

‏متأسفانه برخی برای اثبات خویشتن و مسلک مورد نظر خود تنها گزینه ی منسوخ شده ی تخریب و فحاشی را برمی گزینند و در این امر شاهد آن بودیم که برخی سینه چاکانِ شخصیت مورد نظر در آن فیلم، با اهانت های قابل تأملشان به فقهای عالیمقدار، به دفاع از وی و عرفان و اندیشه های صوفیانه اش پرداختند تا برگ ننگین دیگری از آثار کتاب شمس بی فروغ تصوف در تاریخ رقم بخورد تا ما به یادگار در  مقدمه ی فصل اوّل آن چنین بنویسیم که: آن عرفانی که نتوانسته لسان سالک را طاهر و او را به شرح صدر نائل و از لغویات دور نماید و بی شرمی مطلق را در وجودش احیا و مراتب طهارت نفس را در اهانت به مرجعیت شیعه به نمایش می کشاند،آن عرفان،آیات شیطانی دیگری است که ابلیس را سید الموحدین و شمر و یزید را عامل تقرب به خدا می داند.

‏یقیناً انحراف از مسیر حق و پیروی از عرفان بدون طریقت اهل بیت علیهم السلام نتیجه ای جز جهل و بی تقوایی، تحقیر دین و هویت بخشیدن به فرقه های پوشالی ندارد.

در وادی فقاهت کسی مخالف شاهکارهای ادبی بزرگان فرهنگ و تاریخ نیست و بسیاری از قهرمانان عرصه فقاهت و مرجعیت خود از ادیبان بزرگ و شعرای برجسته ی روزگار خویش بشمار می رفتند، ولی بر اساس اعتقادات اصیل شیعی ، هیچگاه به بهانه ی تاریخ و هنر، با شخصیت سازی چهره های معلوم الحال موافق نبوده و اعتقادات جعلی و انحرافی آنان را تأیید ننموده و نگذاشتند کسی به بهانه های واهی با هیزم جهل و تزویر، آتشی در مقابل درب خانه ی حقیقت روشن کند و اصالت آنرا زیر سؤال ببرد.

امروز می توان اعتراف کرد که مقابله ی با جریان انحراف در عصر ما محصور به مبارزه ی با فرقه های انحرافی نیست. درد بزرگ جامعه ی ما این است که در کنار اکثریت فهیم اهل علم و قشر مُتَشَرع،اقلیت عمامه بِسرِ کم کار و مذهبی های کج سلیقه و هنرمندان کم اطلاع وجود دارند که بدون درک حقیقت، به نام روشنفکری بر مسائل روشن و به نام عترت بر فطرت می تازند و دین را وارونه جلوه می دهند و در فضای غبار آلود جهل و نفاق که صلابت صراحت لهجه ی مرجعیت بیدار شیعه استخوان های پوسیده ی فرقه ی پوشالی صوفیه را به لرزه در آورد، برخی روشنفکرنماهای دور از حقیقت، آشکارا بر بزرگان دین تاخته و آنان را به سخنان ناروایی متهم و بر طبل جهل و ناپختگی خویش کوفته و اصرار ورزیدند. 

از طرفی افراد بی اطلاع ، سوژه ی مورد نظر آن فیلم یعنی محمد بن علی بن ملک‌داد تبریزی مشهور به شمس تبریزی را شخصیت موجه و عارف کامل و واصل پنداشتند و او را ستایش و بر مدحش لب گشودند، غافل از آنکه تاریکی و گمراهی را تحسین نموده که ذره ای روشنایی و سعادت در او دیده نشده است.از اینرو در این مقام نمی از یم انحرافات اعتقادی اش را یادآور می شویم تا یک دلیل از صدها دلیل جایز ندانستن ساخت فیلم شمس تبریزی از جانب مراجع عظام شیعه بر همگان آشکار شود، تا شاید این باده ی حقیقت، آتش جهلِ عده ای را فرو بنشاند و باران معرفت را بر کویر دل های تفتیده ی شان جاری و ساری و خنکای حقیقت دین بر وجود عطش چشیده ی شان ملموس گردد.

حقیقتاً متحیر از متعصبان بی خردی هستیم که بدون آگاهی از ابتدایی ترین نظرات اعتقادی شمس ، سنگ او را به سینه زده و بر بزرگان هشیار و بیدار دین می تازند!.

شمس تبریزی در نوشتاری توهین آمیز و بی ادبانه، آشکارا به قرآن کریم و ساحت مقدس رسول خدا صلی الله علیه و آله جسارت می کند و می گوید : «مرا رساله ی محمّد رسول الله سود ندارد!مرا رساله ی خود باید ! اگر هزار رساله ی غیر بخوانم تاریکتر شوم! خداست که خداست. هر که مخلوق بود خدا نبود، نه محمّد نه غیر محمّد!».متن کامل آن را در مقالات شمس، تصحیح محمد علی موحد صفحه ی ۲۷۰مشاهده فرمایید .

از طرفی در جای دیگر خود را در جایگاه انبیاء و اوصیاء علیهم السلام قرار داده و خویشتن را بی نیاز از قرآن و روایات می داند و با فریاد بر سر علمای عصر خود می گوید که در این زمان، خود باید محل وحی باشید و از خود اسرار بگوئید[5] ودر بخش دیگر از مقالات شمس تبریزی (در مقام تعریف از مولوی) آمده است که بی ادبانه می گوید: ما نبشته تو را با قرآن نیامیزیم! (یعنی نوشته های تو را از قرآن برتر می دانیم!!!)

حال که قطره ای از دریای انحرافات اعتقادی شمس تبریزی آشکار و رسوا شد لازم است این مطلب نیز تبیین گردد که مراجع جلیل القدر ما با جایز ندانستن ساخت فیلم مربوطه، با افکار خطرناکی مقابله نمودند که صادق آل محمّد علیهم السلام درباره ی آن تفکر و پیشوایان آن فرمودند : آنان دشمنان ما هستند، هر که به آنها گرایش پیدا کند، او نیز از آنهاست و با آنها محشور خواهد شد.آنان ادعای محبت ما را می کنند ولی به سوی دشمنان ما تمایل دارند ، خود را به آنها شبیه می کنند ، از القاب آنها برخود می نهند و سخنان آنان را تأویل می سازند. آگاه باشید که هر کس به آنها گرایش داشته باشد، از ما نیست و ما از او بیزار هستیم. هر که آنها را تکذیب کند و سخنان آنها را رد کند، همانند شخصی است که در رکاب پیامبر با کفار پیکار نماید.[6]

اگر چه روشنگری هایی که مراجع عظام شیعه و اکابر علمی جهان اسلام در طول تاریخ در مقابل این فرقه ساختگی و تاریکی های بنیادی تصوف داشتند بغض و کینه ای را در دل های معاندین اسلام و قرآن نهادند که همواره به بهانه های مختلف، با اهانت و مهندسی هدفمند در پی قطع ارتباط مردم با مراجع و استوانه های علمی و پیشوایان دینی شان باشند،ولکن آنان ناخواسته با مطرح نمودن اینگونه سخنان بی ریشه، تیشه به ریشه ی نداشته ی افکار غلط و اندیشه های فرقه بزک کرده ی شان زده اند و آشکارا اصل و اساس عرفان خود را در مخالفت با امر امام زمان،حضرت مهدی موعود ارواحنافداه معرفی نموده اند که دوازدهمین حجّتِ حق و خاتم الأوصیاء عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمودند: «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم وانا حجه الله؛ در رویدادهای پیش رو به اهل خبره ی حدیث و علمای اخلاق و آداب اسلامی مراجعه نمایید که آنان حجت من نسبت به شما بوده و من حجت خدا بر همه می باشم»[7].

از آنجایی که برخی از روحانیون فاسدالعقیده که همواره حلقوم بهاییت در شبکه های ماهواره ای غرب بوده و هستند در سخنانی از روی غرض و مرض به بهانه ی مخالفت با ساخت این فیلم،بر مراجع عظام خرده گرفته و هتاکی نموده اند! شایسته است بدانند که تقلید و تعبّد، برخاسته از عقل و علم است؛ زیرا عقل و علم می گوید: هر چه را نمی دانی، بپرس و هر چه کارشناس امین گفت، بدون چون و چرا عمل کن. تقلید و تعبّد در اسلام به معنای کر شو، کور شو و اطاعت کن نیست که  مع الاسف در فرقه صوفیه و عرفان های کاذب چنین برخوردی با مریدانشان بسیار دارند؛ بلکه به معنای رجوع به کارشناس است که تمام عقلای دنیا همین عمل را انجام می دهند؛ چنانکه قرآن می فرماید: «فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون»[8]؛ حتی مراجع تقلید، همین که بیمار می شوند، به پزشک مراجعه می کنند و از دستورات او بدون چون و چرا اطاعت می کنند. بنابراین، عقل می گوید: انسان باید هر چه را نمی داند از سرچشمه علمی بپرسد و می بایست به امنای دین در عصر غیبت ولی دوران اعتماد کرد تا پایه های اعتقادی مردم سست نشود.

در خاتمه در امتداد ارشادات مراجع عظام شیعه و علمای اعلام و دلسوزان مذهب از متصدیان فرهنگی و رسانه ای جمهوری اسلامی ایران می خواهیم با دقت بیشتری در این امور ورود نموده و اسباب سوء استفاده ی فرقه های انحرافی را در مملکت امام زمان ارواحنافداه بوجود نیاورند که در این بین برخی مغرض در اقدامی هدفمند به اهانت بزرگان دین روی آورده و آنگونه یاوه سرایی نمودند که این امر مصائبی است دردناک که قلب مقدس مولایمان بقیت الله الاعظم حضرت مهدی موعود ارواحنافداه را جریحه دار نموده و بیان آن آتشی است که نه فقط دامن شبهه افکنان را خواهد گرفت بلکه راه را بر جسارت و هتک حرمت همه مقدسات دین مبین اسلام باز می نماید. والسلام علی من اتبع الهدی.

 خادم الثقلین : امیری سوادکوهی

قم المقدسه ـ26 محرم الحرام1441 ه.ق

________________________________________

 [1] . فاطر، آیه ۸

[2] . بحارالانوار ۱۲/۶/۲

[3] . الاثنی عشریه، صفحه ۳۳  حدیقه الشیعه، صفحه564

[4] . معارف دین ، ج1، ص359

[5] . مناقب العارفین ص ۱۴۳

 [6] . سفینه البحار جلد ۲ صفحه ۵۷ ـ حدیقه الشیعه صفحه۵۶۲

[7] . کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۲۱٫

[8] . نحل، ۴۴


اگر خوشت اومد لایک کن
0
آخرین اخبار